جویای دانش در سایه عنایت خداوند است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
تجربه های مدیریت راهنمایی فاطمیه
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • نقش فرهنگ در پیشرفت تحصیلی دانش آمو زان در تمام مقاطع تحصیلی بسیار زیاد است اما در هر مقطعی باید از دید گاه ویژه ای به آن نگریست عوامل فرهنگی در مقطع متوسطه سهم بسزا یی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد. زیرا که در این مقطع دانش آموزان از نظر سنی رشد نموده و آمادگی کافی برای پذیرش بسیاری ازمسائل را پیدا نموده اند. حال اگر این پتانسیل در جهت مثبت به کار گرفته شود ، بسیار گره گشا خواهد بود و عامل مهمی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به حساب خواهد آمد و اگر خدای نخواسته به انحراف کشیده شود و در جهت منفی به کار گرفته شود اثرات مخرب آن بسیار زیاد خواهد بود. زیرا فرهنگ شخصیت افراد را می سازد و با درونی شدن در وجود آنها عامل هدایت کننده ی آنهاست . بنا بر این هم می تواند سکوی پرتاب فرد به سوی رشد و ترقی بوده و او را به اوج برساند و هم می تواند او را به انحطاط و سقوط بکشاند . پس باید مسئولین امر به این نکته توجه نموده و زمینه هایی را فراهم آورند که سبب رشد فرهنگی دانش آموزان گردد و عوامل انحراف را شناسایی نموده و راه را بر کجروی ها ببندند . البته باید اذعان داشت که مسائل فرهنگی باید از پایه ی ابتدایی مد نظر قرار گیرد و روی ارزشها و هنجار های اجتماعی از کودکی تاکید گردد و اموری که آینده می خواهیم به آن برسیم از پایه روی آن کار شود مثلا اهمیت علم و دانش بعنوان یک ارزش اساسی از کودکی مورد تاکید قرار گرفته ودر این موردخانواده ، مدرسه و جامعه هماهنگ عمل نمایند. همچنین فقط این مورد در شعار مطرح نباشد بلکه عملابه آن توجه شده ودانش آموز،آن را را عملا مشاهده نماید با نگاهی به جوامعی که امروز توسعه یافته اندمشاهده می کنیم که این کشور ها به آموزش و پرورش بهای زیادی داده و این مورد را درجامعه نهادی نموده اند. در کشوری که به علما وصاحب نظران اهمیت داده می شود و از جایگاه ویژه ای بر خوردارند بی شک این مورد انگیزه ای قوی برای آموزش ایجاد خواهد نمود. همچنین باید زمینه ای ایجاد شود که افراد تحصیل کرده دغدغه معاش نداشته باشند. زیرا اگر قرار باشدنقش مسائل اقتصادی را نادیده بگیریم  

    موفقیت زیادی حاصل نخواهد گردید. بنا براین باید طوری برنامه ریزی شود که افراد ضمن ارتقاء فرهنگی از نظر اقتصادی نیز بی نیاز گردند البته منظور از ارتقاء فرهنگی تنها آموزش در زمینه ای خاص نیست زیرا آموزش در هر زمینه ای که باشد ارتقاء سطح فرهنگ را به همراه خواهد داشت. چه در زمینه ی اقتصادی وچه در زمینه ی علوم فلسفی ویا علوم تجربی باشد .دانش حد ومرز ندارد ودر تمام زمینه ها امروزه راه باز است اما باید زمینه ی لازم وجود داشته باشد وبستر لازم فراهم آمده باشد. در مقطع متوسطه دانش آموز گرفتار بحران های زیادی است و مسائل زیادی را باید برای خود حل نماید مرحله بازاندیشی در مورد ارزشهاو هنجار هاست و مواردی که در کودکی برای او درونی شده نسبت به آنها باز اندیشی می نماید از نو آنها را مورد تجزیه ونحلیل قرار می دهد وآنها را می آزماید پس باید وی را کمک نموده تا از این تجربه سر بلند بیرون آید اشتباهات را اصلاح نموده و تجربیات موفق را تایید نماید لازم به ذکر است که در این مرحله بسیاری از دام ها برای وی گسترده شده است ودر این باز اندیشی او را به بیراهه می کشاند تا به حال بحث تهاجم فرهنگی را زیاد شنیده ایم ومی دانیم که کشور های غربی هر ساله بودجه های کلانی صرف تهاجم فرهنگی می نمایند زیرا در یا فته اند که بهترین راه تسلط بر هرملتی اضمحلال فرهنگ آن جامعه است و به همین جهت ارزش های اصلی اساسی آن جامعه را هدف قرار می دهند بنا بر این چون جوانان و نو جوانان بدلیل موقیت خاص سنی خود از بقیه افراد جامعه آسیب پذیرترند بیشتر مورد حمله ی دشمن قرار می گیرند پس باید هوشیارانه عمل نمود ومراقب این گل های آسیب پذیر بود. البته در شرایط امروزی کار بسیار دشواراست .زیرا در عصر ارتباطات انتقال معانی بسیار آسان وسریع انجام می گیرد ودشمن با حیله ها ی بسیار جوانان را جذب می نماید از طریق سایت غیراخلاقی اینترنتی، از طریق فیلم های مستهجن از طریق ماهواره و پخش سی دی های خلاف قشر جوان جامعه را به بیراهه می کشاند ودرمقطع متوسطه متاسفانه بدلیل آسیب پذیری دانش آموزان این مشکلات بیشتر است با توجه به مسائلی که بیان شدلازم است مسئولین محترم در این مورد چاره اندیشی نموده و راهکار های لازم برای برخورد با این مشکلات را بیابند

     



    فلاح ::: دوشنبه 86/9/12::: ساعت 8:13 عصر
    نظرات دیگران: نظر

     

    خواه گرداننده یک سازمان بزرگ باشید یا سرپرست یک خانواده یا مدیر یک مرکز آموزشی  با بکارگیری سه فن ساده وعملی که در ادامه آشنا خواهید شد می توانید یک مدیر موفق و کارآمد باشید

    با این آرزو که با کاربرد معلومات کسب کرده از این مجموعه از نشاط بیشتر وتندرستی بیشتر و زندگی پربار تر بهره مند شوید

     

    اولین رمز ساده مدیریت هدف گذاری یک دقیقه ای است، هدف گذاری یک دقیقه ای یعنی :

    1-     روی هدف ها توافق کنید

    2-     عملکرد یا رفتار های خوب و درست راشناسایی کنید

    3- هدف ها را با کمتر از دویست وپنجاه کلمه یاد داشت نمایید .

    4- هدف را بخوانید. ودوباره بخوانید ، این کار هر بار فقط یک دقیقه وقت می گیرد .

    5- هر از گاه ، در طول روز یک دقیقه را صرف بررسی عملکرد ، اجرا ، یا رفتار خود کنید .

    6- ببینید آیا عملکرد ، اجرا یار فتار شما با هدفتان مطابقت دارد یا ندارد .

     

    رمز دوم تمجید یک دقیقه ای

    تمجید یک دقیقه ای وقتی موثر است که شما :

    1-     قبلا به افراد وکادر بگویید چگونگی عملکرد شان را به ان ها اطلاع خواهید داد.

    2-     افراد را فوری تمجید کنید .

    3-     به افراد بگویید چه کاری را درست انجام داده اند . در این کار صریح باشید .

    4-   به افراد بگویید ازاین که کار رادرست انجام داده اند راضی و خشنود هستید و بگویید طرز اجرا ور فتار آن ها به سازمان وافراد دیگری که در آن کار می کنند کمک می کند .

    5-     با چند لحظه سکوت ، فر صت دهید آن ها خوش حالی ورضایت شما را حس کنند.

    6-     تشویقشان کنید که همیشه درست رفتار کنند

    7-   با قدر دانی دست بر شانه شان بزنید ویا با آن ها دست بدهید ،به گونه ای که متوجه شوند از موفقیتشان در سازمان حمایت و پشتیبانی خواهید کرد .

     

    رمز سوم توبیخ یک دقیقه ای

    توبیخ یک دقیقه ای وقتی موثر است که :

    1-     قبلا به افراد بگویید که ان ها را با صراحت از چگونگی عملکرد ورفتارشان مطلع خواهید کرد

     

    (نیمه اول توبیخ)

    2-     افراد را بی درنگ توبیخ کنید .

    3-     با صراحت اشتباهشان را برایشان بگویید .

    4-   به افراد بگویید از این که کار رادرست انجام نداده اند ، شما به عنوان مدیر چه احساسی دارید ، با صراحت احساس خود را برایشان بیان کنید .

    5-     در آن حال ناراحت چند ثانیه سکوت کنید تا افراد دلخوری وحال بد شما را حس کنند .

    (نیمه دوم توبیخ )

    6-     با آن ها دست بدهید ، ویا با مهربانی بر شانه شان بزنید تا احساس کنند در کنارشان هستید و

    7-     به آن ها بگویید که افراد با ارزشی برای شما هستند .

    8-     تاکید کنید که آن ها شخصا آدم های خوبی هستند

    9-     خود درک کنید که وقتی توبیخ تمام شد ، مسئله تمام شده است .

     

     

    ((



    فلاح ::: دوشنبه 86/9/12::: ساعت 8:12 عصر
    نظرات دیگران: نظر

     

      یکی از اهداف اصلی جوامع رسیدن به توسعه در همه ابعاد است. تحقق توسعه در یک جامعه به عوامل متعددی چون سرمایه، تکنولوژی، نیروی انسانی متخصص و متعهد، مدیریت کارآمد و اثربخش نیازمند است. این عوامل و به کارگیری آنها مستلزم توسعه فرهنگ، ارزشها و باورهای خاص و یژه‌ای مانند ترقی‌خواهی، خردگرایی، آزادی اندیشه، شکیبایی، نوآوری، تلاش مستمر، صرفه‌‌جویی، نظم، انضباط، کار گروهی و خلاقیت است.

    بنابراین وجود یک نظام فرهنگی کارآمد که درصدد رشد، تکامل و مطلوبیت جامعه است می‌تواند مبنای توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی یک جامعه گردد. آموزش و پرورش تنها نهادی است که به صورت رسمی وظیفه تعلیم و تربیت افراد جامعه را در ابعاد گوناگون اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به عهده دارد.

    دوره متوسطه به دلیل آماده‌سازی نیروی انسانی برای ورود به جامعه و بازار کار، مسئولیت‌پذیری، استقلال‌طلبی و رشد شناختی و عاطفی نوجوانان و نهادینه کردن فرهنگ توسعه از اهمیت خاصی برخوردار است. حرکت در راستای این اهداف مستلزم توجه خاص به نظام آموزشی دوره متوسطه، اهداف، محتوی کتب تحصیلی، شیوه‌های تدریس و چگونگی ارزشیابی پیشرفته تحصیلی است.

    در طول دهه گذشته برای افزایش عملکرد مدارس، اصلاحات آموزشی زیادی به عمل آمده است. این افزایش انتظارات با عنایت ویژه به شیوه مدیریت و چگونگی اداره مدرسه همراه بوده است. در این رابطه اکثر نظامهای آموزشی جنبش و نهضتی برای بهبود مدیریت مدارس بوجود آمد.

    در حال حاضر مجموعه منظمی از پروژه‌های بهبود مدرسه و مدیریت مدارس در دسترس است که عوامل مؤثر بر بهبود مدیریت مدارس را تا حدودی شناسایی نموده‌اند و می‌تواند مورد استفاده مدیران قرار گیرد.



    فلاح ::: دوشنبه 86/9/12::: ساعت 8:9 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    آمار نشان داده که ذهن انسان در زمان های کوتاه و مکرر بسیار متمرکزتر از زمان های طولانی عمل می کند. بنابراین حتی اگر فقط ده دقیقه برای درس خواندن فرصت دارید، آن را به فواصل زمانی کوتاهتر تقسیم کنید. همچنین بهتر است پس از هر ده دقیقه درس خواندن به خودتان استراحت بدهید.
    از آنجا که مغز انسان به منظور ساخت پروتئین و تجدید نیرو به زمان نیازمند است، این روش کارایی بسیاری دارد. زمان استراحت به مغز فرصت جذب آموخته ها را می دهد، در مقابل درس خواندن برای مدت زمان طولانی نه تنها کسالت آور است، بلکه باعث خستگی، ایجاد استرس و گیج شدن می شود، در نتیجه قدرت یادگیری را کاهش می دهد.
    با خیالی آسوده استراحت کنید
    اگر زمان شما اجازه می دهد به منظور تجدید قوا، یک روز کامل را به استراحت بگذرانید. با این کار ممکن است احساس عذاب وجدان کنید و مرتبا با خود بگوئید : باید امروز را هم درس می خواندم و زمان گرانبهایی را که به استراحت تخصیص داده اید، با استرس سپری کنید. اما همانطور که در بالا اشاره شد، فراموش نکنید که در حالت استرس مغز اطلاعات جدید را جذب نمی کند. یک روز را به فراغت بگذرانید و احساس بدی از درس نخواندن خود نداشته باشید.
    وضعیت جسمی خود را در نظر بگیرید
    در زمان هایی که خسته، عصبانی ، حواس پرت و شتاب زده هستید درس نخوانید. زمانی که مغز انسان در حالت آرامش است، مانند یک اسفنج اطلاعات را جذب می کند، برعکس زمانی که استرس دارید، تلاش شما برای یادگیری بی فایده است، زیرا در چنین حالتی مغز اطلاعات را دفع می کند. هیچگاه در زمانی که فکر شما به چیزهای دیگری مشغول است، خود را مجبور به درس خواندن و یادگیری نکنید، این کار چیزی جز اتلاف وقت نیست.
    درس ها را در همان روز مرور کنید
    زمانی که چیز جدیدی یاد می گیرید، سعی کنید در همان روز نکات مهمش را دوره کنید. با گذشت چند روز، برای یادآوری آن مطالب به تلاش بیشتری نیاز خواهید داشت. به هر حال یک مرور سریع در انتهای روز، باعث ماندگاری بیشتر در مغز و یادآوری آسانتر مطالب خواهد بود.
    مرحله به مرحله پیش بروید
    ممکن است باور نداشته باشید که همیشه از کل به جزء و از بزرگ به کوچک رسیدن ، روش کارایی در امر یادگیری در سنین مختلف است. در زمان درس خواندن ابتدا سعی کنید یک درک کلی از مطلب داشته باشید سپس وارد جزئیات شوید، با این روش امکان موفقیت شما بیشتر می شود.
    محیطی مناسب برای درس خواندن فراهم کنید
    همیشه فراهم کردن محیط مناسب برای درس خواندن را در اولویت اول قرار دهید. به طور مثال اگر به سکوت احتیاج دارید، تمام سعی تان را برای ایجاد یک مکان دور از سر و صدا برای موفقیت در درس خواندن ، به کار بگیرید.
    میزان خستگی مغزتان را در نظر داشته باشید
    کاملا طبیعی است که گاهی مغز انسان در اثر خستگی، مطالب را فراموش می کند، این امر هرگز بدان معنا نیست که شما آدم کودنی هستید، به جای عصبانی شدن، سعی کنید چنین حالتی را پیش بینی کنید و با آن کنار بیایید.
    تصور کنید که مغز شما لایه های اطلاعات را به ترتیب روی هم می چیند، با قرار گرفتن اطلاعات جدید در سطوح بالا، اطلاعات لایه های پایین تر کهنه شده و به آسانی قابل دسترس نخواهند بود، بنابراین به فراخوانی شما دیرتر جواب می دهند، مرور کردن تنها روش جلوگیری از چنین پیشامدی است.
    با برنامه ریزی مناسب، درس خواندن را به عادت تبدیل کنید
    عموما اگر ساعات مشخصی از روز را برای درس خواندن برنامه ریزی کنید، خیلی زود به آن عادت خواهید کرد. بدون تخصیص ساعات مشخصی از روز، ممکن است هیچگاه وقت درس خواندن پیش نیاید. یک روش مناسب برای این کار یادداشت کردن زمان در دفتر روزانه است، درست مثل اینکه از پزشک وقت گرفته اید، مثلا در دفتر یادداشت خود بنویسید : 2 تا 4 بعد از ظهر درس خواندن
    هدف داشته باشید
    یکی از دلایل اصلی که باعث می شود افراد به اهداف خود نرسند این است که معمولا آنها را دست نیافتنی می پندارند. در صورتی که با برنامه ریزی و مدیریت صحییح می توان به کلیه اهداف خود دست یافت.
    کافی است سعی کنید فرق بین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را دریابید، اهداف بلند مدت را مانند یک رویا در ذهن بپرورانید و نگه دارید، در عین حال فعالیت های روزانه زندگی را به اهداف کوتاه مدت اختصاص دهید.
    ناامیدی دشمن یادگیری است
    افرادی که دائما خود را به دلیل کندی در یادگیری سرزنش می کنند، حتی اگر پیشرفتی مناسب و قوه یادگیری بالایی داشته باشند، همواره در استرس به سر می برند. در مقابل افرادی که به خود و سرعت یادگیری شان اطمینان دارند، حتی اگر از هوش و استعداد کمتری نسبت به گروه قبل برخوردار باشند، نتیجه کارشان بهتر است، زیرا این افراد انرژی خود را صرف نگرانی و حساسیت های بی مورد نکرده ، آهسته و پیوسته پیش می روند.


    فلاح ::: جمعه 86/9/9::: ساعت 10:12 صبح
    نظرات دیگران: نظر


    تحصیل دیروز بذری است که ثمره ئ آن را فردا درو خواهی کرد .
    " ساموئل آدامس "


    چگونگی ترغیب دانش آموزان به کتابخوانی


    - مقدمه :


    کتاب درزندگی ما اهمیت زیادی داردودرتعالیم اسلامی نیزکتاب وسیله ی رسیدن انسان به کمال است. ما می دانیم که امروزه با موانع توجه بسیاری روبه رو هستیم نه فقط حضور مسلط تلویزیون بلکه فعالیت های بی پایان بعد از مدرسه تکالیف مدرسه و...زندگی بچه ها را پر کرده است.درعین حال مابایدبتوانیم خواندن و کلمات وادبیات رابرای بچه ها سرگرم کننده وجذاب کنیم. برای این کار روش های متعددی وجوددارد که برخی از آن ها عبارتند از:


    1- خانواده :


    مهم ترین نقش درتشویق بچه ها به مطالعه به عهده خانواده است. اگر پدر ومادرساعاتی از وقت خودرا به مطالعه اختصاص دهند فرزندان آن ها نیز به مطالعه علاقه مند خواهند شد.


    2 - آگاهی معلم :


    معلم بایدازکتاب های مختلف مربوط ومناسب باشرایط سنی دانش آموزان آگاهی داشته باشدوآن ها را به دانش آموزان معرفی کندتا آن -ها کتاب های مناسب را مطالعه کنند.


    3-غافلگیر کردن بچه ها:


    حتما" بایددر جایی کتاب بخوانید که دانش آموزان شماراببینندزیرا

    اگرشما کسی را ببینید که کتاب می خواند نمی توانید خودتان را نگه دارید ومی -پرسید:چه کتابی می خوانید؟بگذارید بچه ها هم درمورد شما همین طور باشند.


    4-ارزش دادن به کتاب خوانی بچه ها :


    پرسش ازبچه ها در باره ی کتا ب هایی که مطا لعه می کنند واز آن ها بخواهیم که توضیحی درمورد کتاب ونویسنده ی آن بدهند ودادن امتیاز به آن ها چون بچه ها دوست دارندبه خواندن آن ها ارزش داده شود.


    5- اختصاص زنگی به نام زنگ کتاب خوانی در مدرسه :


    اگر از دوره ی ابتدایی زنگی به نام زنگ کتا ب خوانی نیزمانندسایرزنگ های درسی برای بچه ها وجود داشته باشد هم مدرسه وهم کتاب خواندن برای بچه ها جذاب ودوست داشتنی می شود.

    6-عوض کردن مبنای نمره از خوب جواب دادن به خوب سؤال کردن :


    یعنی وقتی بچه ای خوب جواب می دهد نمره ی 20 می گیرد.درصورتی که اگر مبنای نمره پژوهش باشد تاثیر بیشتری خواهد داشت. دانش آموز وقتی باید نمره ی خوبی بگیرد که بتواند پرسش های خوبی ازهر درسی ارائه دهد وخودنیزتوانایی پاسخ گویی به پرسش ها را از طریق پژوهش به دست آورد.


    7- نگا هی جدید به نمایشگاه :


    معلم می تواند کتاب های مختلف را به صورت نمایشگاه در معرض دید دانش آموزان قرار دهد واز آنها بخواهد کتاب هارابخوانندو نقد کنند و نظرشان را بنویسند وبه نظرات آن ها امتیاز دهد.


    8-آفرینش فضا :


    بچه ها برای خواندن به مکان های امن وراحت علا قه دارنداگربتوانیدمکانی در کلاس یــــــــــا ؛

    کتابخانه کنار بگذاریدتابچه ها برای خواندن در آن جا آزاد باشند. صندلی های نرم یا حتی وسایلی مثل چادر اسباب بازی عالی هستند.


    9- تشویق دانش آموزان کتاب خوان:


    هرماه به دانش آموزی که بیشترین کتاب را از کتابخانه ی مدرسه امانت گرفته ومطالعه کرده یک کتاب به عنوان جایزه اختصاص دهیم و ا تابلوی اعلانات مدرسه نام او را بنویسم تا همه ی بچه هابا همدیگر در خواندن کتاب رقابت داشته باشند.


    10- استفاده از روزنامه :


    روزنامه ارزان ترین وسیله ی مطالعه است ودر آن درباره ی همه ی موضوعات درسی مطلب وجود دارد ما می توانیم در همان آغاز شروع سال تحصیلی که دانش آموزان را گروه بندی می کنیم از سرگروه ها بخواهیم دفتری تهیه کنند وافراد دیگربا همکاری سر گروه خود مطالب مربوط به هر درس را از روز نامه جدا کنند ودرآن دفتر بچسبانند ودر پایان هر ترم نمره ی فعالیت گروهی به آن تعلق بگیرد.


    11- خرید کتاب به صورت کلاسی ومطالعه ی آن به طور گروهی:



    هر ماه یک کتاب خوب باهمکاری دانش آموزان هر کلاس تهیه شود وبعد به نوبت در اختیار گروه های کلاسی قرار داده شود تا مطا لعه کنند وبرداشت خودرا بنویسند .


    12- تهیه ی ماهنامه ادبی و علمی :


    حداقل ماهی یک بار به همراه دانش آموزان به کتابخانه برویم وروش صحیح مطالعه را به آن ها بیاموزیم وهم این که از آن ها بخواهیم مطالبی در باره ی موضو عات مختلف اعم از حدیث و نکته های علمی مربوط به هر درسی را پیدا کنند وبنویسند تا مطالب آنان جمع آوری شود و توسط دبیران ادبیات با ویرایش صحیح با ضمیمه عکس دانش آموزانی که ازنظر درسی پیشرفت کرده اند

    به صورت ماهنامه منتشر شود.


    13 – استفاده ازکتاب به عنوان جایزه وتشویق :


    درروز دانش آموز (13آبان ) ویا به هر مناسبتی که بخواهیم دانش آموزی را تشویق کنیم به جای خودکارو... به بچه کتا ب هایی را که مناسب سن وعلاقه ی آن ها باشد هدیه بدهیم


    فلاح ::: جمعه 86/9/9::: ساعت 9:53 صبح
    نظرات دیگران: نظر


    دوشنبه 11 اردیبهشت ماه سال 1385
    شخصیت و تعهد


    ü آنچه نشانه ی بارز شخصیت رهبران است ، چگونگی برخورد آنها با مشکلات و پیش آمدهای زندگی است .

    ü هر کس توانایی این را ندارد که در بحران های شخصیت خود را تقویت کند و شکل دهد ، اما قطعاً شخصیت خود را تقویت کند و شکل دهد ، اما قطعاً شخصیتش در آن گیر و دار آشکار می شود . انسان در سخت ترین لحظه های زندگی خود ناچار است شخصیت واقعی خدو را نشان دهد و هر گاه که چنین می کند ، ناخودآگاه قوی تر می شود ، حتی در صورتی که با پیامدهای منفی این برخورد صادقانه روبرو شود ، به شرط آن که شهامت پذیرش اشتباه و اصلاح نقاط ضعف خود را داشته باشد .

    ü معنای حیات دنیوی ، بر خلاف آنچه به ما آموخته اند ، در رفاه ، رونق و آسایش تن نیست ، در پرورش روح و جان است .

    ü انتخاب اشتباه ، به اشتباه خود پی ببریم و آن را اصلاح کنیم . شخصیت رهبران را نمی توان از اعمال و کردارشان جدا کرد . اگر قول و عمل رهبر یکی نبود ، دلیل را باید در ضعف شخصیت او یافت .

    ü یک رهبر باید همیشه این نکته را در ذهن خود داشته باشد که سر و کار او دائماً با مردم و آنهایی است که از او پیروی می کنند .

    ü پیروانی که ضعف و خطاهایی در شخصیت رهبران خود می بینند اعتماد خود را از دست می دهند و از او رویگردان می شوند . آن چیزی که موجب می شود دل مردم پذیرای رهبر یک نفر شود ، شخصیت اوست .

    ü البته از رهبر انتظار نمی رود که هیچ خطایی نداشته باشد ، اما ضعف های شخصیتی در جایگاه یک رهبر شایسته ، پذیرفته نیستند . همه ی ما انسانهای با استعدادی را دیده ایم که بعد از رسیدن به یک سطح موفقیت یا شهرت سقوط می کنند و بعضاً همه چیز خود را از دست می دهند . علت بروز چنین مشکلی هم در ضعف شخصیت است . روانشناسان معتقدند کسانی که به اوج قلعه های موفقیت می رسند ، اما پایه و اساس شخصیت لازم برای چنین سطحی یا برای حفظ آن را ندارند ، فشار روانی زیادی را متحمل شده و به سوی فاجعه ی قریب الوقوع گام برمی دارند . چنین شخصی در یک یا چند دام ویرانگر زیر خواهد افتاد ، کبر و غرور ، احساس تنهایی ، ماجراجویی یا هرزگی جنسی . یک رهبر یا مدیر در هر کدام از این دامها که گرفتار شود ، بهای سنگینی باید بابت آن خواهد پرداخت .

    ü اگر روزی درگیر یکی از این دامهای چهارگانه شدید ، نیاز فوری به مشاوره با یک متخصص دارید .

    ü این تصور که همه چیز با گذشت زمان ، پول یا شهرت بیشتر ، مقام بالاتر و ... درست خواهد شد . وجود شکاف های کوچک در شخصیت فرد ، اگر به حال خود رها شوند ، هیچ گاه شکاف های کوچک در شخصیت فرد ، اگر به حال خود رها شوند ، هیچ گاه پر نخواهد شد و به تدریج عمیق تر و مهلک تر خواهند شد . همواره شخصیت خود را زیر ذره بین بررسی کنید تا در این دام ها گرفتار نشوید . در خود نگاه کنید و ببینید آیا حرف و عمل تان یکی هست ؟ وقتی به همسر یا فرزند خود قولی می دهید ، خود را متعهد به انجام آن می دانید ؟ آیا کارمندان یا نزدیکان شما به قول شما اعتماد می کنند ؟

    ü باید شکاف های موجود در شخصیت خود را با تعمق در رفتار ، گفتار و افکارتان بیابید و سعی در رفع آنها داشته باشید . آیا نقطه ی ضعف اساسی در شخصیت شما وجود دارد ؟

    ü اولین گام جهت اصلاح نقایص و شکاف های شخصیت ، پذیرفتن اشتباهات و نقایص است . از کنار اشتباهات خود به سادگی گذشت نکنید . اگر موجب رنجش خاطر کسی شده اید ، حق کسی را پایمال کرده اید یا موجب یأس و سرخوردگی کسی شده اید از او معذرت خواهی کنید . گام بعد از جهت اصلاح خود تنظیم طرح و برنامه ای است که به شما کمک کند از تکرار خطاهای گذشته جلوگیری کنید .

    ü احترام رهبران وقتی حفظ می شود و مردم به آنها اعتماد می کنند که مبانی اخلاقی آنها و تعهدات شان مورد تردید قرار نگیرد . آنها باید از شبهه ای به دور باشند .

    ü قول دادن کار سختی نیست ، عمل کردن به آن مشکل است .

    ü مردم از رهبرانی که به عهد خود وفا نمی کنند ، پیروی نمی کنند . تعهد در یک طیف وسیع قرار دارد ، در مقدار کار و کوشش که فرد در راه افزایش توانایی خود بکار می برد یا در از خودگذشتگی ای که در راه دیگران و همکاران خود انجام می دهد .

    ü تا کنون دنیا ، رهبری را به خود ندیده است که تعهد ، وفای به عهد و احساس مسئولیت نداشته باشد .

    ü تعهد ، وفای به عهد و احساس مسئولیت به یک فرد دارای شخصیت رهبری نیروی تازه ای می بخشد . چنین شخصی هر چه پیش می آید . بیماری ، فقر ، بلاهای آسمانی و ... فرد از هدف خویش دست نخواهد کشید .

    تعهد برای هر فردی در شرایط مختلف معنای خاصی دارد :

    ü برای یک بوکسور ، برخاستن به هنگام زمین خوردن .

    ü برای یک دونده ی استقامت ، در نهایت تخلیه ی انرژی ، 15 کیلومتر دیگر دویدن .

    ü برای یک سرباز ، رفتن روی تپه ای که پشت آن معلوم نیست .

    ü برای یک ایثارگر ، به خاطر بهبود زندگی دیگران آسایش خود را زیر پا گذاشتن .

    ü برای یک رهبر ، همه ی اینها و البته خیلی بیشتر از اینها !

    موضع افراد نسبت به تعهد و وفای به عهد چهار نوع است :

    ü آنهایی که هدفی ندارند ، پس تعهدی هم ندارند .

    ü آنهایی که اعتماد به نفس ندارند و چون فکر می کنند که توان رسیدن به هدف خود را ندارند ، از قبول تعهد و مسئولیت می ترسند .

    ü آنهایی که استقامت ندارند و به این ترتیب هدفی را تعیین و به سوی آن چند گامی هم بر می دارند اما در برخورد با مشکلات کنار می کشند .

    ü آنهایی که سرسخت ، مصمم و با اراده هستند ، هدف را تعیین می کنند ، نسبت به رسیدن به آن وفادار می مانند و به قول هایی که داده اند عمل و بهای سنگین برای رسیدن به هدف خود را هم پرداخت می کنند .

    ü اگر می خواهید جزو آن دسته از رهبرانی باشید که می توانند زندگی دیگران را متحول کنند و تغییر دهند ، به قلب خود نگاه کنید و ببینید که آیا واقعاً توانایی عمل به تعهدات خود را دارید ؟ واقعاً هر بار که قولی می دهید سعی می کنید به آن عمل کنید ؟

    ü زمانی که رهبری یا مدیریت گروه یا شرکتی را بر عهده می گیرید قطعاً با مخالفت ها و کارشکنی های زیادی مواجه خواهید شد ، تنها زمانی که قلباً به رسیدن به هدف خود متعهد باشید ، این محرک ( تعهد ) انگیزه ، شور و اشتیاق شما برای رسیدن به هدف را زنده نگه خواهد داشت .

    ü برای تقویت حس تعهد و وفای به عهد در خود ابتدا میزان آن را در وجود خود بسنجید و بعد تلاش کنید از موضوعات کوچک شروع کرده و کم کم این حس را در خود تقویت کنید . اگر به کسی قول می دهید سر ساعت خاصی نزد او می روید ، هر طور شده خود را به رسیدن به این قرار متعهد کنید ، حتی اگر لازم باشد از خواب یا کار شخصی خود بگذرید ، اما به تعهد خود عمل کنید تا کم کم این صفت در شما رشد کند .

    ü یکی از ورزشکاران مشهور بعد از شنیدن این جمله از مربی خود در اردوی ورزشی در دوران نوجوانی ، زندگی اش متحول شد و پس از آن پله های موفقیت را به سرعت بالا رفت .

    ü (( بدانید اگر هنگام بازی تمام تلاش خود را نکنید و همه ی توان خود را بکار نگیرید ، یک نفر دیگر پیدا خواهد شد که این کار را انجام می دهد و بالاخره روزی فرا خواهد رسید که شما در بازی ، رو در روی هم قرار بگیرید و او از شما خواهد برد . )) نظر شما چیست ؟




    فلاح ::: سه شنبه 86/9/6::: ساعت 2:45 عصر
    نظرات دیگران: نظر


    مدیرانی که مشق می نویسند و مساله حل می کنند .


    شما هم حتماً این جمله مشهور را که به ضرب المثلی تبدیل شده است ، شنیده اید (( مشق ننوشته غلط ندارند )) .

    متاسفانه صدها مدیر در طول سالیان خدمت خود ، به استناد همین جمله مشهور ، به ظاهر غلطی ندارند ، زیرا مشقی ننوشته اند که غلطی داشته باشند وسال هاست که آسوده خوابیده اند وکوچک ترین خدمتی به خدا و خلق خدا نکرده اند . مدیرانی که از ترس غلط نوشتن و احیاناً نمره کم گرفتن ، مسوولیت ریسک جسارتی را به عهده نمی گیرند و آرام می آیند و آرام می روند که گربه شاخشان نزند ، حالا بماند که آیا اصلاً گربه شاخی دارد یا ندارد !

    این مشق های ننوشته مدیران محافظه کار ، برای ملتی که یک انقلاب بزرگ را با امید به آینده یی بهتر آغاز کرد و 8 سال دفاع مقدس و محاصره اقتصادی را به جان خرید ، نه تنها امتیازی محسوب نمی شود ، بلکه ننگی است که او را از هر حرکت تازه و پیشرفت و توسعه باز داشته است . متاسفانه این مشق های ننوشته را جمله شعاری دیگر تکمیل کرده است . ((وقتی حل کردن مساله را بلد نیستید ، صورت مساله را پاک کنید ))‌ بدین ترتیب ، توسط مدیران سنتی ، ترسو و محافظه کار ، چه فرصت های گرانقیمتی که هدر نشده است و چه مساله هایی که به جای حل شدن ، به صورت کامل و در ظاهر پاک شده اند . به واژه ظاهر تاکید می کنم ، زیرا یادمان نرود که هرگز (( مساله )) یی را نمی توان به صورت ظاهری پاک کرد . وقتی (( مساله )) در جامعه یی به وجود آمد ، برای همیشه باقی می ماند .‌ راه حل (( مساله )) حل کردن مساله است و گرنه مساله تا ابد در آن جامعه باقی می ماند ، ریشه می دواند ، چرکین می شود و بالاخره روزی ، در زمانی دیگر و این بار عمیق تر سر می زند ، می ترکد و عواقب وخیمی را به همراه می آورد . در جهان امروز و در دنیای ارتباطات اینترنتی ، پاک کردن صورت مساله و یا مشق ننوشتن از ترس خطا کردن ، راه حل های مناسبی نیست . جهان امروز ، جهان درک واقعیت ها ، استفاده بهینه از امکانات ، گفت و گو ، صحبت ، تساهل و تسامح است . دنیای دانش و استفاده از معلم است . معلمین در حوزه های سیاسی ، اقتصادی ، علمی ، فنی ، اجتماعی ، فرهنگی ، دینی ، هنری ، ورزشی ،‌ادبی و…. حضوری گسترده دارند . مشق های ننوشته شده را در لحظه تصحیح می کنند . تکنولوژی در جهان امروز ، امکان بازگشت به عقب ، انتخاب راهی تازه ، حرکت به سوی آینده یی بهتر را برای همه ، فراهم کرده است . در دهکده کوچک جهان امروز ، آشنا نبودن به زبان یکدیگر هم ، مانع و سدی برای کمک کردن به همدیگر نیست . در دنیای علم ، حل کردن مساله به صورت دسته جمعی و با مشاورت و یاری خواستن از دیگران امکان پذیر شده است تا از حرف های همدیگر در کوتاه ترین زمان آگاه شوند . از این فرصت تاریخی هر ملتی که داناتر و هوشیارتر باشد ، بهره بیشتری خواهد گرفت . باید مدیران جامعه را به ریسک پذیری و جسارت بیشتری دعوت کرد . از حرکت های جدید در جهت رشد و توسعه جامعه حمایت کنیم . امکان تصحیح مشقی را که می نویسیم برای نخبگان جامعه فراهم کنیم ، از اینکه دیگری غلط ما را بگیرد ، دل آزرده نشویم . دست مهربانی همه کارکنان ، همه مدیران میانی را با صمیمیت بفشاریم . ایران آینده متعلق به همه ما است ،‌ رسیدن به قله های افتخار را با حرکت پرشتاب اما به دور از هیجان و با امکان ریسک و جسارت در عرصه هایی که نیاموخته ایم ، تجربه کنیم . استفاده از نیروهای جوان ، تحصیلکرده ، متخصص ، عاشق را با تجربه مدیران پرسابقه در هم آمیزیم و از این بیعت ، فرصت گرانقیمتی برای ملتی فراهم کنیم که همه ویژگی های رسیدن به اوج افتخار را در درون خود دارد . مردم ایران سزاوار زندگی بهتر هستند . منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس ، توسط مدیرانی شکل گرفته است که از نوشتن مشق نهراسیدند و صورت مساله را بخاطر مشکلاتی که در پی داشت پاک نکردند . دانش مدیران با تجربه و جسارت جوانان عاشق در هم پیچید و امروز شعله های آتش آن ، خلیج فارس را روشن کرده است و نوید از آینده یی بهتر می دهد .


    با هم تکرار کنیم / نهراسیم / مشق بنویسیم

    صورت مساله را پاک نکنیم / مساله ها را حل کنیم





    فلاح ::: سه شنبه 86/9/6::: ساعت 2:43 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    <   <<   6   7   8   9   10      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 6
    بازدید دیروز: 45
    کل بازدید :305667

    >>اوقات شرعی <<

    الکسا


    >> درباره خودم <<
    تجربه های مدیریت  راهنمایی فاطمیه
    فلاح
    این وبلاگ حاوی مقالات، تجربیات و نکاتی پیرامون مدیریت مدرسه و اجتماع می باشد. امیدوارم مورد استفاده سایرین قرار گیرد. هرگونه کپی برداری از مطالب این وبلاگ موجب امتنان است.

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    تجربه های مدیریت  راهنمایی فاطمیه

    >>لینک دوستان<<

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<