عزت نفس یعنی چقدر افراد برای خود احترام قائلند، چقدر نسبت به خود احساس غرور می کنند، و به نظرشان چقدر ارزشمندند. عزت نفس از این نظر دارای اهمیت است که احساس شما نسبت به خودتان بر اعمال و رفتار شما تاثیر می گذارد. افرادی که عزت نفس و اعتماد به نفس بالایی دارند، سریعتر دوست پیدا می کنند، بر رفتارهای خود کنترل بیشتری دارند و از زندگی بیشتر لذت می برند.
تصویر ذهنی از خود، یعنی احساس فرد نسبت به ظاهر فیزیکی و جسمانی خود.
در بیشتر مردم، به ویژه نوجوانان، تصویر ظاهری رابطه ی بسیار نزدیکی با اعتماد به نفس دارد. به این خاطر که وقتی افراد از دوران کودکی به نوجوانی منتقل می شوند، دیدگاه دیگران نسبت به آنها برایشان اهمیت بیشتری پیدا می کند.
عوامل موثر بر عزت نفس:
1-بلوغ
برخی از نوجوانان در آستانه بلوغ به خاطر تغییراتی که در جسم شان بوجود می آید با اعتماد به نفس خود در کشمکش هستند. این تغییرات، به علاوه میل طبیعی برای مورد قبول واقع شدن، باعث می شود افراد خود را با دیگران مقایسه کنند. آنها ممکن است خود را با افراد دور و بر خود یا هنرپیشه ها و افراد معروفی که در تلویزیون، سینما، یا مجلات می بینند مقایسه کنند.
اما مقایسه خود با دیگران کاری غیر ممکن است، چون تغییراتی که با رسیدن بلوغ ایجاد می شود، در افراد مختلف متفاوت است. برخی افراد زود به بلوغ می رسند، درحالیکه بعضی دیگر دیر بالغ می شوند. برخی از نوجوانان در این دوره چاق می شوند، برخی دیگر با وجود پرخوری همانطور لاغر می مانند. همه ی این مسائل به ژنتیک افراد بستگی دارد.
تغییراتی که با رسیدن بلوغ حاصل می شود، می تواند بر احساس فرد نسبت به خویش تاثیر بگذارد. بعضی دخترها ممکن است از رشد و بالغ شدن اندامشان احساس ترس یا خجالت کنند. بعضی دیگر آرزو می کنند کاش زودتر رشد کرده و بالغ می شدند. دخترها خودشان را تحت فشار می گذارند تا لاغر بمانند و اندامشان بر هم نخورد، اما پسرها دوست دارند اندامشان بزرگتر و عضلانی تر شود.
2-تاثیرات بیرونی
البته فقط رشد بدن نیست که بر اعتماد به نفس افراد تاثیر می گذارد. عوامل بسیار دیگری (مثل تصویر رسانه ها از دختران لاغر و مردهای عضلانی) نیز می تواند بر تصویر ذهنی فرد از خود، تاثیر گذار باشد.
زندگی خانوادگی نیز می تواند بر عزت نفس افراد تاثیر بگذارد. برخی از والدین عادت دارند به جای تحسین و تمجید فرزندانشان، پیوسته از آنها عیب جویی کنند. این انتقادها و عیبجویی ها باعث کاهش اعتماد به نفس در نوجوانان شود.
همچنین یک فرد ممکن است از طرف همکلاسی ها و دوستانش نیز مورد اذیت و آزار قرار گیرد. گاهی اوقات تبعیضات نژادی و قومی مبنای این انتقادات قرار می گیرد. گرچه اکثر اوقات این انتقادات و توهین ها از حماقت و نادانی فرد منتقد منشاء می گیرد، اما می تواند بر اعتماد به نفس و تصویر ذهنی فرد از خود تاثیرگذار باشد.
عزت نفس سالم
اگر تصویر ذهنی شما از خودتان مثبت باشد، خود را آنطور که هستید می پذیرید. این برخورد صحیح باعث می شود بتوانید از سایر جنبه های رشد کردنتان نیز بهره بگیرید، مثل محکم کردن پایه های دوستی، مستقل تر شدن از والدین و رقابت با خود چه از نظر فیزیکی و چه عقلی. توسعه ی این جنبه ها می تواند عزت نفس شما را افزایش داده و تقویت کند.
یک برخورد مثبت و خوشبینانه می تواند به افراد در دستیابی به عزت نفس کمک کند. مثلاً اگر افراد هنگام ارتکاب به اشتباه به جای گفتن، "من یک شکست خورده هستم" بگویند "من هم یک آدمم و جایزالخطاء"، و دست از سرزنش و ملامت کردن دیگران بردارند، اعتماد به نفس بیشتری پیدا خواهند کرد.
دانستن اینکه چه چیزهایی باعث خوشحالی و رضایت شما می شود، به شما کمک می کند تا خود را تواناتر و قوی تر ببینید. برخورد مثبت و شیوه زندگی سالم (مثل ورزش کردن و داشتن رژیم غذایی سالم) برای دستیابی به اعتماد به نفس اهمیت بسیار زیادی دارد.
نکاتی برای ارتقاء تصویر ذهنی از خود
برخی افراد تصور می کنند برای اینکه بتوانند احساس خوبی نسبت به خودشان پیدا کنند، باید ظاهرشان را تغییر دهند. اما آنچه واقعاً باید انجام دهید این است که راه دیدن و احساس کردن خودتان را تغییر دهید.
اولین قدم، تشخیص این است که این بدن متعلق به شماست، اهمیتی ندارد که چه شکلی، چه اندازه ای یا چه رنگی دارد، هرچه که هست مال شماست. اگر خیلی نگران سایز و وزنتان هستید، می توانید به پزشک مراجعه کنید تا درصورت وجود مشکل راهنمایی تان کند.
قدم بعدی این است که ببینید قادر به تغییر کدام یک از جنبه های ظاهری خود هستید و کدام جنبه ها را نمی توانید تغییر دهید. همه ی آدم ها (حتی زیباترین و خوش اندام ترین هنرپیشه) هم به نظر خود اشکالاتی دارد که قادر به تغییر دادن آن نیست. هرچه در توان دارید انجام دهید تا ظاهرتان آنطور باشد که شما می خواهید. اما اگر قادر به تغییر آن نیستید، این دیگر تقصیر شما نبوده است. باید از آنگونه که هستید راضی و خرسند باشید.
اگر چیزهایی هست که قادر به تغییر آن هستید (مثل وزن و چاقی و لاغری) برای خود هدف سازی کنید تا به اندام دلخواه خود دست یابید. اگر می خواهید لاغر شوید و اندام متناسبی داشته باشید، ورزش کنید و رژیم غذایی مناسبی داشته باشید.
برنامهریزی آموزشی، برنامهریزی درسی و طراحی آموزشی از مفاهیم عمده در ادبیات آموزشی است. آنچه در پی میآید مروری دوباره برتعاریف این سه مفهوم و چگونگی تعامل آنها با یکدیگر است.
از آنجا که برنامهریزی، راه و روشی برای هدایت منظم فعالیتهای انسانی برای اهداف و مقاصد مشخصی است و به تعبیری دیگر نقشه راه برای رسیدن به مقصود و جهتگیری منطقی برای فعالیتهاست منطقاًَ لازم است از نیازها و انتظارات، شرایط و امکانات، منابع و تجهیزات و همچنین موانع و محدودیتها اطلاعات جامع و دقیقی جمعآوری کنیم و برای تحقق اهداف مورد نظر، مناسبترین و مؤثرترین راهبردها را پیشبینی و توصیه نماییم.
برنامهریزی آموزشی که طبعاً به برنامهریزی در حیطه آموزش و پرورش میپردازد، موضوعات اساسی چون هدفهای غایی و کلی با توجه به فلسفه آموزش و پرورش، نیازها، امکانات، منابع و محدودیتها و موانع و همچنین راهبردهای لازم برای رفع نیازها را دارد. تعریف یونسکو از برنامهریزی آموزشی، عبارت از برداشت علمی و منطقی برای حل مسائل آموزشی است. از این تعریف نتیجه میگیریم که برنامهریزی آموزشی، فرایندی است مستمر که به صورت مجموعهای متشکل و کلی، مجموعه خواستهها و انتظارات و مسائل آموزش و پرورش یک کشور را براساس تدبیری راهبردی و عملی هدایت میکند. درونداد این فرایند، شامل کلیه نیازها اعم از نیاز فردی و اجتماعی، اولویتها، اهداف و مقاصد براساس سیاستها و خط مشیهای مورد نظر، امکانات لازم اعم از مالی و مادی و انسانی، اطلاعات و دانش کمکدهنده وسایل و ابزارهای لازم برای تحقق هدفهاست.
فرایند این کل، خود، مجموعهای از اعمال، فعالیتها، کوششها و تلاشها در قالب برنامهها، طرح، راهبردها، فنون و تجارب متفاوت و متنوع است و بالاخره برونداد این فرایند صلاحیتها، تواناییها و انتظارات مورد نظر در نظام کلی آموزش و پرورش است. بدیهی است که برنامهریزی آموزشی، خود دارای سطوح گوناگونی است که ممکن است از سطح بسیار کلی مجموعه نظام آموزش و پرورش کشور تا سطح بسیار خرد مانند مدرسه را تحت پوشش خود قرار دهد. برنامههای بلندمدت و میانمدت و یا کوتاهمدت، سطوح دیگری از این نظام را در بعد زمان نشان میدهد. هر گونه دانش و اطلاعات، نظریه، راهکار و یا راهبردهای مشخص در این چارچوب، ممکن است به روشنتر شدن مسائل این حیطه از نظام آموزش و پرورش کمک کند و وسیله و راهنمایی برای اصلاح، رشد و افزایش کیفی فعالیتها در این زمینه قرار گیرد.
از طرف دیگر، حیطه کار برنامهریزی در تهیه و تدوین محتوای آموزشی برای فراهم آوردن زمینه و امکانات لازم برای برآورده شدن انتظارات آموزشی، یا بروندادههای نظام برنامهریزی آموزشی است. از طریق مجموعه فعالیتهای هدفدار و مبتنی بر نیاز و متکی بر روشهای مناسب است که میتوان به نظریات و نقشه مشخص شده در برنامه آموزشی (طی فرایند برنامهریزی آموزشی) جامه عمل پوشاند. این مجموعه فعالیتهای هدفدار و نظاممند و روشمدار، خود، طی یک فرایند منطقی و منظم علمی، چارچوب محتوای آموزش در سطح برنامههای خرد و کلان آموزشی را طرحریزی میکند و چگونگی سازمانبندی محتوا را برای تحقق اهداف مشخص تعیین میکند. بدیهی است که برنامهریزی درسی در سطح کلان (یعنی دورهها و پایههای تحصیلی) تا سطح خرد (یعنی یک ماده درسی خاص) نیز دارای چنین چارچوبی است. در این حیطه، برنامههای درسی ویژه برای قشر خاصی از مخاطبان آموزشی، در هر دو سطح خرد و کلان ممکن است موضوعات مورد توجه باشند. مرور نظریههای برنامهریزی درسی به ویژه نظریههای جدیدتر و کاراتر، راهکارها و شیوههای اعمال نظریهها در محیطهای واقعی آموزش یعنی مدارس و کلاسهای درس، عوامل تشکیلدهنده محتوا، بحث تعادل روش و محتوا در برنامههای درسی، راهنمای تهیه و تدوین و یا تألیف محتوای آموزش در هر سطح، از طریق تهیه کتابهای درسی و کمک درسی، نقش روشهای یاددهی- یادگیری در تحقق اهداف، برنامهها و به ویژه جایگاه و تأثیر ارزشیابی در همان راستا، زمینههای عمده و مورد نظری است که انتظار میرود برای بحث و تبادل نظر و نقد و بررسی، با پیشنهادهای مفید و مؤثر فرهیختگان، کارشناسان و صاحبان علم و اندیشه مورد توجه قرار گیرد.
موضوع سوم در این ارتباط طراحی آموزشی است که جایگاه خود را با انتخاب یا ابداع روشها و گزینش یا تهیه و تدوین محتوا در هر یک از شرایط خاص (سطوح گوناگون برنامه) با هدف کمک به افزایش درجه تحقق هدفها و نیل به نتایج مثبت یادگیری مشخص میکند. از آنجا که از طریق طراحی آموزشی مناسب به بهترین وجه میتوان بر حصول نتایج مورد انتظار در برنامه امیدوار شد و به تحقق مقاصد و اهداف آموزش دل بست، هرگونه دانش و اطلاعات در زمینه چگونگی شکلگیری برنامههای کلان و یا برنامههای خرد با ارائه شیوههای اجرایی و عملی قابلیت اعمال دارد. بررسی درجه مفید بودن یا کارایی الگوهای متفاوت طراحی آموزشی و درسی، مقایسه تطبیق ساختار و سازمانبندی الگوها، روشهای طراحی و نیز شیوههای نقد و بررسی الگوها و ارائه هرگونه نظریه ابتکاری و نو از موضوعات ضروری و دارای اهمیت در این زمینه است.
آیا تا به حال احساس نکردهاید مانند خرگوش سفید در داستان آلیس در سرزمین عجایب هستید؟ ... همیشه در عجلهاید اما هرگز به آنچه که میخواهید نمیرسید. آیا شما هم ساعات طولانی کار میکنید ولی همیشه این حس را دارید که اهدافتان در حال گریز هستند؟
وقتی حمایت از کارکنان کاهش مییابد فشار کار هجوم میآورد و آنها مجبور میشوند سختتر، طولانیتر و سریعتر کار کنند. مدیریت زمان و رویه واگذاری بخشی از وظایف کاری به همکاران، دیگر یک موضوع تجملی نیست. این مهارتهای اساسی ابقاء شدهاند. افزایش معلومات و تجربیات و استفاده از روشهای مدیریت زمان باعث افزایش کارآیی و پیشرفت سریع و مستمر در محل کار میشود.
1-تعیین اهداف
قبل از این که بخواهید جزئیات مدیریت زمان را مشخص نمایید، میبایست به یک چشمانداز گسترده نگاه کنید. پایه و اساس کار داشتن یک شناخت صحیح از اهداف و اولویتهاست. سپس به جای آشفتگی و تغییر مسیرهایی که باعث میگردد از موضوع اصلی منحرف و در نتیجه ناامید شوید میتوانید فعالیتهای روزانه را برای پیشبرد اهداف تنظیم کنید. وقتی اهداف را مشخص میکنید ویژگیهای زیر را در نظر داشته باشید:
اهداف باید مشخص، قابل اندازه گیری، دستیابی و زمانبندی باشند.
اهدافی را مد نظر قرار دهید که شما را در حد اعلای انگیزهدهی قرار میدهد و امکان بروز قابلیتهایتان را فراهم میسازد.
ضروری است که از ابتدا با حس دستیابی به موفقیت شروع به فعالیت کنید و این امر تنها با تعیین اهداف در حیطه منابع، بودجه، چارچوب زمانی و محدودیتهای سازمانی امکان پذیر است.
اهداف بلند مدت (شش ماه تا یک سال)
اهداف میان مدت (یک تا شش ماه)
اهداف کوتاه مدت (روزانه، هفتگی، ماهانه)
سه هدف اصلی را در هر مقوله به ترتیب اهمیت بنویسید. برگه اهداف را در دسترس بگذارید و در آغاز و پایان هر روز کاری به آن مراجعه کنید. آیا وظایفی که به آنها معطوف شدهاید در راستای اهداف توضیح داده شده است؟ آیا کمک میکنند که به اولویتهایتان برسید و آنها را کامل کنید؟ همیشه کارهای اداری اضافی و غیرقابل پیش بینی که به طور خودکار سر میرسند وجود دارند. اما قسمت عمده روز کاری باید به فعالیتهایی که مربوط به اهداف است، اختصاص پیدا کند.
اگر میبینید بخش عمدهای از وقتتان صرف کارهایی میشود که در رسیدن به اولویتها کمک نمیکند یک ارزیابی مجدد و جدی ضروری است. به عقب برگردید و عواملی را که باعث اتلاف وقت میشود شناسایی کنید. راههایی را جستجو نمایید که این مزاحمتها را از بین میبرد و تلاش نمایید تا کارها را به صورت مناسب بین نیروهای کاری تقسیم کنید.
3- تحلیل عوامل اتلاف وقت
اغلب اوقات اتلاف کنندههای وقت، روز ما را به هم میریزند و مانع از این میشوند که ما روی اهدافمان تمرکز کنیم. در حالی که با ناامیدی احساس مینمایید در زمان گیر افتادهاید با یک یا چند تغییر ساده میتوانید عوامل اتلاف وقت را از بین ببرید. برای مدتی درنگ نموده و آنچه را که مهمترین استفاده از وقتتان به حساب میآید، بررسی کنید. سپس عامل ویژهای را که ممکن است در این استفاده ترجیحی از وقت دخالت کند، مشخص سازید.
مهمترین عوامل اتلاف وقت
جلسات غیر ضروری
میز یا محدوده کار نابسامان
تلفنهای غیرضروری
صرف وقت زیاد برای پاسخگویی به نامهها
دسته بندی اوراق بیش از یک بار در روز و صرف زمان طولانی برای سازماندهی آنها
مشکل داشتن با تکنولوژی(اختلال در کار کامپیوترها)
صرف وقت زیاد در ترسیم برنامههای کاری برای دیگران
اختصاص زمان طولانی به برنامه ریزی
اختصاص زمان طولانی به تحلیل اشتباهات
اختصاص زمان طولانی به پروژه مستندسازی
تلاش بیهوده برای جلب توجه دیگران به کارهای انجام شده
انجام کارهایی که میتوان به دیگران محول نمود.
انجام کار بدون بازده در اوج خستگی
تغییر برنامه زمان بندی سفرها
تغییر اولویتها به خاطر تغییر مدیریتها
لیست عوامل اتلاف وقت را بررسی و مواردی را که با آن مواجه هستید، علامت بزنید. سپس مهم ترین آنها را از 1تا 15شماره گذاری کنید. شماره1 نامناسب ترین وضعیت است.
شاید انرژی و حواس شما صرف جلسات غیرضروری و کارهای اداری بیپایان میشود. جلساتی را که باید در آن شرکت کنید، بررسی نمایید. بدون این فرض خودکار که حضورتان در جلسات مورد نیاز است، از مسئولان درباره نقشتان در جلسات سئوال کنید. خواهید دید که اغلب اوقات حضورتان ضروری نیست. هم چنین بپرسید آیا امکانش هست جلسات را بعدازظهرها برگزار کنند تا صبحها را برای کاری که فکر خلاق میخواهد، کنار بگذارید. به عنوان یک شرکت کننده فعال در جلسات دستور و اهداف جلسه را خواستار شوید.
ممکن است بخش عمدهای از وقت تان صرف خواندن و پاسخ دادن به نامه ها (به خصوص نامههای الکترونیکی) شود. از همکارانتان درخواست کنید که رونوشت همه نامهها را برایتان ارسال نکنند، مگر آن که اطلاعات آنها مستقیماً مربوط به شما باشد. هم چنین به آنها بگویید به نامهای پاسخ نمیدهید مگر این که واقعاً نیاز به پاسخ داشته باشد. پیشنهاد کنید فرستندههای نامهها بیشتر از جزئیات، روی محتوا و چارچوب زمانی برای پاسخگویی تمرکز نمایند و مهمتر از همه این که قاعدهای برای بررسی نامهها بگذارید. به عنوان مثال بیشتر از یک بار در روز سراغ نامهها نروید. البته در برخی مواقع این امر امکان پذیر نیست. اما این اصل را تعیین کنید تا مطمئن شوید که فرایند افکارتان دائماً با مانع مواجه نمیشود. گاهی اوقات سادهترین تغییرات یک اثر عمیق دارد.
3-2- کاهش وقفهها و نگهداری تمرکز با اجرای چند اصل ساده
تمام تماسهای تلفنی انجام شده را مرور کنید و برای پاسخگویی به آنها وقت مشخصی اختصاص دهید.
افراد را تشویق کنید که مسئله کاری خود را از طریق پست صوتی یا پست الکترونیکی با شما در میان بگذارند.
پیامهای کتبی و الکترونیکی را در یک محدوده زمانی مشخص بررسی کنید.
از افراد بخواهید که نامههای الکترونیکی غیر ضروری را برای شما نفرستند.
هر روز را با ملاقات کوتاه همکاران آغاز نمایید. سپس یک دوره کاری بدون وقفه داشته باشید و به افراد بگویید چه موقع در دسترس خواهید بود.
در مکالمهها با سماجت به مطالب اصلی بپردازید. به عنوان مثال با گفتن این عبارات «آنچه را که باید درباره آن بحث کنیم این نکته است» یا «یک مورد دیگر قبل از این که شما بروید» که نشان میدهد شما میخواهید گفتگو را تمام کنید.
افراد پرگو را با گفتن این عبارت متوقف کنید: «من چه کاری میتوانم برای شما انجام دهم؟»
یک شوخی کوچک را تجربه کنید: وقتی شخصی میگوید امکان دارد یک دقیقه وقتتان را بگیرم؟ بگویید حتماً و با خنده زمانسنج را برای اندازه گیری یک دقیقه تنظیم کنید.
از بهمن کاغذ فرار کنید.
3-3- برگهها و اسناد
بسیاری از اوقات اوراقی که دور و بر ماست مانع تمرکز بر روی اولویتها میشود. هیچ قاعده کلی برای این که چگونه اوراق را مدیریت کنیم، وجود ندارد. این موضوع بستگی به روش خود فرد دارد. بعضی از افراد اگر به وسیله مقدار زیادی از مواد خواندنی محاصره شوند احساس راحتی میکنند در حالی که افرادی هم هستند که تنها یک میز خلوت زمینه ساز افکار واضح آنها میشود. مهم است که از تمایل و سطح رضایت خود آگاه شوید و یک سیستم را برای سازماندهی اوراق توسعه دهید.
البته اگر وقت ارزشمندی را در جستجوی اسناد هدر میدهید و مجبورید بارها و بارها اوراق را تفحص کنید، اتخاذ یک روش جدید مورد نیاز است. این رویه را امتحان کنید: اگر تعیین محل سند بیش از چند ثانیه طول کشید، باید سیستم را تغییر دهید. به جای آن که اجازه دهید کارهای عقب افتاده اداری باعث ترافیک روی میزتان شود، هر قطعه کاغذ را ارزیابی کنید و مشخص نمایید که آیا باید آن را کنار بگذارید، از آن استفاده نمایید و یا فوراً آن را بایگانی کنید.
کمتوجهی به سیستم بایگانی مدارک میتواند شما را گرفتار سازد. اگرچه ممکن است شما برای بایگانی و دسترسی به مدارک به کارمندان اجرایی تکیه کنید، اما بهتر است یک سیستم مخصوص به خودتان داشته باشید. در این صورت اگر یکی از همکاران در دسترس نباشد، خود را در پیدا کردن سندی که به آن نیاز فوری دارید، ناکام نمیبینید. ضمناً همکارانتان را هم تشویق کنید که از یک رویه سیستماتیک برای تسهیل دسترسی و اجتناب از اتلاف وقت در جستجو برای بایگانی استفاده نمایند.
3-4- چند نکته برای بایگانی مدارک
اوراق را قبل از بایگانی کردن تاریخ بگذارید.
کاغذهای توده شده را بررسی نمایید، مواردی را که نیاز ندارید کنار بگذارید و مدارک اساسیتر را جایگزین آنها سازید.
پاکت نامههای باز نشده را که در رابطه با کار شما نیست دور بریزید مگر این که نشانی پستی آن مشخص باشد.
مدارک امور جاری را در قسمت جلوی قفسه پروندهها بگذارید.
پروندهها را درون هر مقوله به صورت الفبایی مرتب کنید.
چند سانتیمتر از فضای هر قفسه را خالی بگذارید. به قدری که به اوراق آسان تر دسترسی داشته باشید.
بر روی قفسهها برچسب بزنید.
پرونده کارهای در دست اقدام را نزدیک میزتان بگذارید.
هر گاه یک کاغذ از پروندهها بر میدارید روی آن یک علامت بگذارید تا بدانید که برگه بعداً باید بایگانی شود و یا از بین برود.
یک فهرست از پروندهها تهیه نمایید.
4- محیط کار مناسب
ممکن است ناگهان دریابید که تواناییهایتان در انجام وظایف کاهش یافته است و بعد از چند ساعتی که از زمان شروع کار میگذرد سردرد میگیرید. به محیط کار خود دقت نمایید. شاید وسایلی که با آن سر و کار دارید در وضعیت مناسبی نیست. به عنوان مثال نمایشگر رایانه هم سطح چشمتان نیست و...
برای ترویج خلاقیت و بهرهوری یک محیط راحت و سالم ضروری است. محل کارتان را بررسی کنید تا دریابید چگونه ممکن است سطح توان جسمی و ذهنی شما را در خود حل کند. وقتی که همزمان در حال کار با سند چاپی و رایانه هستید از یک نگهدارنده سند استفاده کنید. از خم کردن مچ دست به هنگام کار با رایانه و طبیعتاً ضایعات ناشی از آن خودداری نمایید. صفحه کلید را روی یک سطح که در زیر میز به صورت کشویی حرکت میکند قرار دهید. صندلی و پشتی آن باید راحت باشد و تحمل وزن و حرکات شما را داشته باشد. ترجیحاً از یک زیرپایی استفاده کنید. این مسائل بسیار ساده هستند، اما متعجب میشوید اگر ببینید و بشنوید چگونه افرادی که میتوانند پروژههای ذهنی شگفتانگیز اجرا کنند از اصول ابتدایی راحتی و آرامش غافلند.
5- کنترل زمان تلفن
قبل از تماس تلفنی این سؤالات را از خودتان بپرسید:
من به چه اطلاعاتی نیاز دارم؟
آیا این تماس سریعترین راه دسترسی به اطلاعات است؟
آیا یک نامه الکترونیکی موثرتر نیست؟
چگونه میتوانم این گفت وگو را کوتاه نگه دارم و به محور بحث اشاره کنم بدون این که صحبتها بدساخت و ابتدایی به نظر بیاید؟
برای این که یک تماس تلفنی مؤثر باشد یک فهرست اولویت بندی شده از مواردی که باید درباره آن بحث کنید تهیه نمایید. هر مطلبی را که فکر میکنید در طول مکالمه به آن مراجعه خواهید کرد در دسترس بگذارید. گفت وگو را با لحن ایجاز و اختصار شروع کنید. به عنوان مثال: «من نمیخواهم زیاد وقت شما را بگیرم» یا «من میدانم که هر دوی ما خیلی گرفتار هستیم».
وقتی که نمیدانید مستقیماً با شخص مورد نظر صحبت خواهید کرد یا نه، برای گذاشتن پیام برنامهریزی کنید. قبل از گذاشتن پیام یک نفس عمیق بکشید، سپس به صورت فشرده صحبت کنید. اگر شخصی که به او زنگ میزنید شما را نمیشناسد، ابتدا اسمتان را بگویید و اگر نام سادهای نیست آن را هجی کنید، البته به آهستگی، تا شخصی که به پیام گوش میدهد بتواند آن را بنویسد. نام محل کارتان را هم بگویید. سپس مهمترین مسئله را به طور سریع توضیح دهید. شماره تماس را دو بار ابتدا و انتهای مکالمه بگویید و اگر پاسخ نیازمند یک گفتگو است یادآوری نمایید که چه موقع در دسترس هستید.
6- واگذاری بخشی از مسئولیتها
بسیاری از افراد در صورت واگذاری کار به دیگران دچار آشفتگی میشوند. بدون محول نمودن بخشی از فعالیتها به دیگران هرگز نمیتوانید وقتتان را تحت فرمان داشته باشید. این رویه اجازه میدهد روز کاری را با تأکید بر اولویتها سپری نمایید. بدون اعتماد به دیگران در انجام کارها در جزئیات کم اهمیت غرق میشوید و قادر نخواهید بود انرژی و توانتان را به سمت اهداف هدایت کنید. چند مسئله اساسی وجود دارد که افراد را از اجرای این روش دور نگه میدارد. درباره موردی که مانع کار شماست فکر کنید:
مسئله اول: «هیچ کس وظایف را آن طوری که من انجام میدهم، انجام نمیدهد.» ممکن است این مسئله حقیقت داشته باشد که برخی از وظایف پیچیدهتر را شما انجام میدهید، اما احتمالاً این حقیقت ندارد که همه فعالیتهای شما در بالاترین حد پیچیدگی است. اگر غرورتان اجازه نمیدهد بپذیرید فرد دیگری میتواند امور محوله را بهتر انجام دهد، در نظر داشته باشید که ممکن است آن شخص وظایف را به قدر کافی رضایتبخش انجام دهد.
مسئله دوم: «هیچ کس مانند خود من این وظایف خاص را سریع انجام نمیدهد.» ممکن است این نکته هم حقیقت داشته باشد. اما اگر شخص دیگری میتواند وظایف را با توجه به فرجه زمانی تعیین شده به قدر کافی سریع انجام دهد و در روال جاری نگه دارد، پس میتوانید بخشی از مسئولیتها را به او بسپارید.
مسئله سوم: «اگر بنا باشد من مسئلهای را چند بار توضیح دهم، خودم آن را انجام میدهم حتی با سرعت بیشتر و بهتر». ممکن است اولین بار که میخواهید کاری را به شخص دیگری واگذار کنید، مجبور شوید آن را توضیح دهید. هم چنین امکان دارد مجبور شوید این کار را برای بار دوم، سوم و چهارم نیز تکرار نمایید. این رویه موقتی است و همکاران به تدریج کار را یاد میگیرند؛ تا حدی که نیاز به توضیح بیشتری نیست و شما هم در نهایت وقت خود را ذخیره میکنید.
با تقسیم بندی فعالیتها در سه سطح میتوانید یک روش کاری جدید در پیش بگیرید:
(1) وظایفی که مطمئن هستید فقط خودتان میتوانید آنها را انجام دهید.
(2) وظایفی که ممکن است شخص دیگری قادر به انجام آن در سطح قابل قبولی باشد، حتی اگر شما در انجام آن سریع تر و بهتر هستید.
(3) وظایفی که یقیناً فرد دیگر به خوبی شما قادر به انجام آن هست.
با محول نمودن وظایف سطح 3 شروع کنید. به تدریج میتوانید شخصی را برای انجام کارهای سطح 2 آموزش دهید. این کار باعث میشود وقت بیشتری داشته باشید و روی اولویتهایتان که وظایف سطح 1 است تمرکز کنید. واگذاری مسئولیتها را ضمن ارائه آموزشهای ویژه انجام دهید. سطح واگذاری وظایف بستگی به قابلیتها و تجربیات شخصی دارد که کار به او محول میشود. در کل صرف یک مقدار زمان بیشتر برای آموزش، وقت را برای تشریح مسائل و مرور بعدی آنها ذخیره خواهد کرد. مطمئن شوید شخصی که مسئولیتها را به او میسپارید در مورد مسائل ذیل اطلاع کافی دارد:
اهداف، اولویتها، فرصت زمانی، اهمیت کارها
نحوه اطلاع یابی از منابع و افرادی که میتوان در موقع نیاز به آنها مراجعه کرد.
به خاطر داشته باشید که انگیزه اصلی در واگذاری مسئولیتها به دست آوردن نتیجه مطلوب است. برای تقویت روحیه کاری، در محدودههای مشخص برای همکاران مسئولیتهای جدید تعریف کنید و به منظور نشان دادن اعتماد به تواناییهای ایشان، منابع و امکانات کافی برای انجام کار فراهم نمایید و یا توضیح دهید چگونه میتوانند به آن منابع دسترسی پیدا کنند. در مورد بازتابها و مسائل مربوط به کار سؤال کنید و صبور باشید. به کسی که مسئولیتی را واگذار نمودهاید زمان کافی بدهید تا سرعت بگیرد.
صرف وقت کم در آموزش زیانهای اساسی به همراه خواهد داشت. گاهی اوقات محول نمودن مسئولیت یک ذخیره کننده فوری وقت است و گاهی یک سرمایه گذاری درازمدت است. اما در نهایت صرف وقت بیشتر روی اولویتها و اهداف، همیشه یک سرمایه گذاری ارزشمند است و اصول هدایتی ذکرشده پشتیبان شیوههای مدیریت زمان است.
مایه های اصلی تربیت و لایه های عمقی ساختار شخصیت کودک در چیزهایی است که به زبان نمی آید اما از طریق غیر کلامی به دیده ی دل می توان مشاهده کرداز جمله : صداقت ، صمیمیت و محبت . محبت ، عمیق ترین و لطیف ترین رابطه ی میان دو قطب سیّال مرید و مراد ، مربی و متربی ، عاشق و معشوق است که تنها در صفای وجود و اخلاص عمل و صداقت رفتار می توان مشاهده کرد . محبت بدان معناست که قلب مربی مرکز وجود متربی باشد و متربی خود را در قلب او احساس کند . در واقع محبت یکی از ظریف ترین لایه های تربیت غیر کلامی است . محکم ترین و خالص ترین حلقه ی ارتباطی بین مربی و متربی است و خود دارای مراحل مختلفی می باشد که پختگی و عمق آن متضمن گذار از آشنایی به انس ، از انس به علاقه ، از علاقه به رفاقت و از رفاقت به صمیمیت و از عشق و صمیمیت به محبت می باشد .
زبانی که این رابطه را بین مربی و متربی ، بزرگسال و کودک ، اولیاء و فرزند ، معلم و متعلم برقرار می سازد ، زبان " وجودی " است ، زبانی درونی است ، زبانی حسی و عاطفی است . زبانی خاموش ، ناگویا و غیر گفتاری است که تنها در سخن کردار ، در سخن صداقت و صمیمیت ، در سخن نگاه و در سخن دل جاری می شود . زبانی بدون قال اما مملو از حال ، زبانی بدون ادا اما سرشار از صفا .
معلمان باید در این زمینه به نکات زیر توجه نمایند :
v تشخیص کودکانی که در خانواده از محبت لازم برخوردار نبوده اند و برقراری رفتار محبت آمیز با آنان به شیوه ای طبیعی
v سعی بر تغییر نگرش و رفتارهای نامناسب کودکان محروم از محبت ، با تشخیص استعدادها توانایی ها ورغبتهای آنان وترغیب وتشویقشان به انجام فعالیت های سازنده
v تشویق وترغیب دانش آموزان در برقراری روابط صمیمانه و محبت آمیز با یکدیگر
v خودداری از تبعیض و یا افراط در تشویق عده ای خاص از دانش آموزان ؛ خصوصاَ در حضور دانش آموزان دیگر
v مورد خطاب قرار دادن نام دانش آموزان همراه با محبت و توأم با احترام .
v گوش دادن به سخنان دانش آموزان با مهربانی و حوصله در هنگام صحبت کردن و یا سؤال پرسیدن .
v برخورد محبت آمیزتر با دانش آموزان در محیط بیرون از مدرسه .
v اظهار محبت و همدردی از جانب مربیان در مواقعی که برای دانش آموز و یا خانواده اش حادثه یا آسیبی پیش می آید .
هدفهای تربیتی معلم و متعلم در فرایند تعلیم
یکی از اساسی ترین اهداف تربیتی در رابطه با معلم و متعلم محبت است .معلم برای اینکه بتواند در تعلیم و تربیت نقش اساسی خویش را ، به نحو احسن ایفا نماید ، باید بکوشد که نخست با دانش آموزو دانشجوی خویش رابطه برقرار سازد و او را همانند فرزند خود در زیر چتر محبت بگیرد و با دوستانه رفتار کند .محبت آموزگار به شاگرد خویش می تواند به صورت پذیرش ، نوازش ، نرمی در گفتار ، برقراری فضای امن ، حمایت ، تعریف و تحسین ، تشویق ، عفو و اغماض ، عذر پذیری و ... آشکار شود . این محبت باید به گونه ای باشد که متعلم این رابطه حسنه و محبت آمیز را احساس نماید ولی به معلم خویش وابستگی پیدا نکند . محبت درستِ معلم به متعلم باعث می شود :
1 – ترس و اضطراب ، بی حوصلگی ، پرخاشگری ، سهل انگاری در انجام وظیفه و اموری از این قبیل در متعلم ایجاد نشود و یا اگر داشته به صورت قابل ملاحظه ای کاهش یابد و یا حتی از بین برود .
2 – متعلم جدی تر درس می خواند و حرکت و جنب و جوش آن افزایش می یابد و از سؤال کردن و دنبال نمودن بحث برای یادگیری استنکاف نمی کند .
3- متعلم به معلم خویش اعتماد می کند و مشکلاتش را با او در میان می گذارد و راهنمایی های او را مورد توجه قرار می دهد و این امر به حل مشکلاتش می انجامد .
4 - متعلم به لزوم برقراری رابطه عاطفی با دیگران پی می برد و راه صحیح چگونه محبت کردن را نیز ، عملاً یاد می گیرد و بدین وسیله " جامعه پذیری " در او تقویت می شود و حتی معلم را به عنوان اسوه ی خویش می پذیرد و از رفتارهای او سرمشق می گیرد و چگونه صحیح زیستن را می آموزد و شایستگی های اخلاقی ، معنوی و اجتماعی و ... او را بکار می بندد .
در فرهنگ تربیتی اسلام پروردگار رحیم و عطوف به عنوان اولین معلم انسان جلوه گر است ( سوره علق آیه 4و5 ) و تاکید می شود که کسی تعلیم و تربیت افراد را به عهده می گیرد باید خلیفه خدا و مظهر او در این صفت باشد . به همین جهت پیامبر اسلام که " رحمة للعالمین " ( سوره انبیاء آیه 107 ) است به عنوان شایسته ترین معلم برای بشریت ، از ناحیه خداوند برگزیده شده است . ( سوره جمعه آیه 2)
اگر بپذیریم که روند زندگی مردم در قرن حاضر به سوی هرچه بیشتر الکترونیکی شدن است و نیز زندگی الکترونیکی (E-Lifeِ) را یک واقعیت در حال شدن بدانیم آنگاه در خواهیم یافت که هیچ وجهی از وجوه زندگی بشری از تاثیرات این پدیده به دور نخواهد ماند. بر اساس پیش بینی ITU جهانی، کاربران رو به رشد اینترنت در دنیا تا پایان سال 2006 میلادی از مرز 800 میلیون نفر خواهند گذشت. کافی است به اطرافمان بنگریم که زندگی الکترونیکی چگونه همه عرصه های زندگی بشری را یکی پس از دیگری به احاطه خود درآورده و به همراه ویژگی های مثبت و مفید خود اثرات سوء و مخربی را نیز به دنبال آورده است. اگر چه همه اقشار جوامع بشری در سطوح گوناگون از منافع و راحتی های (Facilities) زندگی الکترونیک بهره مند و یا دست کم از آن سخن به میان می آورند اما کمتر کسی به آسیب های ناشی از همه گیر و فراگیر شدن این پدیده پیچیده و غامض که ابعاد آن ناشناخته و حیرت انگیز است توجه داشته است.
در قاموس فرهنگ مدرن، وقتی سخن از زندگی الکترونیک می شود منظور کلیه حوزه هایی است که به تسخیر آن درآمده و یا به عبارت دیگر سخن از همه چیز الکترونیک (E-everything) است. ه هر حال گویا دستاوردهای زندگی الکترونیک در سرعت بخشی و خدمت رسانی و افزایش دقت عمل در کارهای گوناگون امکان پذیر نیست ولی این پدیده نیز مانند همه دستاورد های بشری همواره دو کفه ترازو دارد که با بالا رفتن یکی، دیگری رو به پائین میل خواهد کرد. کفه منافع و کفه مضرات. اگر چه ما در این گزارش بر موضوعات محوری مضرات این پدیده تاکید خواهیم کرد ولی منافع و ویژگی های مثبت زندگی الکترونیک از جمله مباحثی است که نیازی به اثبات و تفصیل ندارد و یا کفه مثبت آن به عینه برای همگان لمس شدنی است ولی آن کفه مضرات است که از چشم بسیاری پنهان خواهد ماند. این مضرات شامل موارد زیر است:
1-دکوراژه الکترونیک: اولین عارضه در دکوراژه کردن آدمی که از قضا اندام فیزیکی کاربران را مورد تهدید قرار می دهد، کار مداوم با ابزار الکترونیک است که ارمغان زندگی مدرن و عجین شده با E است.
به عنوان مثال می توان از دردهای عضلانی، درد مچ دست، خمیدگی پشت و دردهای موضعی در نزد اغلب کاربران کامپیوتر و اینترنت نام برد که هر روزه بر شمار آنها افزوده می شود. مشکلات بینایی نیز به دلیل کار زیاد با رایانه از قبیل سرخی و سوزش و آبریزش چشم که به کاهش قدرت بینایی، خستگی و سردرد منجر می شود. چشم های انسان قادر است بر روی اشیای دور و نزدیک متمرکز شوند که این کار باید به تناوب در طول بیداری فرد تکرار شود ولی از آنجایی که کاربران برای کار با صفحه نمایش مجبور هستند اغلب اوقات به نزدیک خیره شوند، قدرت تطابق را به مرور از دست می دهند. کار مداوم با رایانه خطرات دیگری نیز به همراه دارد که ابعاد آن به درستی شناخته شده نیست، مانند:
خطر انتشار امواج الکترواستاتیک، خطر انتشار امواج نوری و تشعشعات، خطر انتشار گازهای سمی ناشی از گرم شدن قطعات رایانه و... برای مبارزه با این مشکلات علم نوینی در دنیا مطرح شده است که به ارگونومی (Ergonomy) یا کارپژوهی جهت استفاده بهینه از ماشین در جوامع انسان محور تاکید دارد.
2- انزوای الکترونیک: فردگرایی از دیگر آسیب های زندگی الکترونیکی است که در بطن خود به تدریج ایجاد حصاری برای فرد خواهد کرد که گریز از آن به سادگی میسر نخواهد بود. زندگی الکترونیک خاصیت بی نیازی را در آدم ها افزایش و در عوض تعامل طبیعی در روابط اجتماعی را به شدت خواهد کاست.
تنهایی ناشی از طبیعت کار با وسایل و ابزار الکترونیک از جمله رایانه که دنیای خصوصی و یا مجازی را به ارمغان می آورد، افراد جامعه را هر چه بیشتر به کام خود کشیده و اثرات زیانبار و عمیقی را برجای خواهد نهاد که ابعاد آن به روشنی قابل تبیین نیست. انسان موجودی است اجتماعی که به طور حتم هر آنچه که به این خصیصه لطمه وارد کند بخشی از ابعاد شکوفایی اش را در چرخه زندگی طبیعی (life Cycle) با مشکل مواجه خواهد ساخت. جذابیت دنیای مجازی به قدری است که پس از مدتی کاربران زندگی الکترونیک، مصاحبت با دیگران را تحمل نکرده و مانند فرد معتادی که همواره به سوی همدم و مخدر خود کشیده می شود در اولین فرصت به سراغ فردیت و ابزار الکترونیکی خود خواهد رفت. در این حالت تنها ارتباطات مجازی از طریق امواج است که بر ارتباطات فردفرد جامعه سایه افکنده و به تدریج طبیعت آدمیان را معیوب خواهد ساخت.
برای نمونه به روابط والدین و فرزندان که جزء اولین قربانیان زندگی الکترونیک هستند می توان اشاره کرد. در دنیای الکترونیک کانون خانواده شدیداً آسیب دیده و اعضای آن از بسیاری منافع طبیعی که نتیجه تعامل های منطقی آن است محروم می شوند که صدالبته دامنه های آن فراتر از روابط والدین و فرزندان رفته و حتی روابط زناشویی را مورد مخاطره و هدف قرار می دهد. فردمحوری با سنگ بنای دیجیتالی و مدرن با شدت هر چه تمامتر در حال گسترش است.
3-بمباران اطلاعات الکترونیک: با آمدن اینترنت که به تعبیری همه چیز را به شکل الکترونیک در اختیار کاربرانش قرار می دهد و چندین رسانه را به صورت مجتمع در خود گرد آورده است، به شکلی بسیار آرام و خزنده کاربران را دچار خستگی و یا به عبارت بهتر گرفتار سرسام الکترونیک خواهد کرد.
میلیون ها سایت و میلیاردها وبلاگ و تریلیون ها صفحات اینترنتی و موضوعات گوناگون به یک باره در کمین کاربر نشسته و با اشاره ای ده ها صفحه حاوی انواع اطلاعات راست و دروغ به سمت استفاده کننده هجوم می آورند. قدرت پردازش و تجزیه و تحلیل آدمی به هر میزانی که باشد از چنبره این پدیده رهایی نداشته و در آن واحد صدها و هزاران اشاره (hint) او را به سوی خود فرا می خواند. بدین شکل انسان ها تبدیل به موجوداتی خواهند شد که از یک سو با گستره و انبوهی از اطلاعات مواجه شده و از سویی دیگر اجازه و امکان تفکر و تعمق و بالطبع پردازش را نخواهند یافت که عارضه طبیعی آن دل نگرانی (stress) و خستگی الکترونیک است.
4-خشونت الکترونیک: از جمله غرایز بشری که مانند سایر غرایز در ساختار آدمی نهادینه است، غریزه خشونت است که در اثر ترغیب و رشد دادن آن، انسان را به هیولایی غیرقابل پیش بینی و خارج از تصور تبدیل خواهد کرد. گذشته از ترویج خشونت در رسانه های ماهواره ای و تلویزیونی، هم اکنون ده ها هزار سایت بر روی اینترنت به انحای مختلف تبلیغ خشونت می نمایند تا از این رهگذر به اهداف مادی خود که سالیانه بالغ بر میلیارد ها دلار است دست یابند.
براساس تحقیقی که توسط یونسکو در سال 1998 انجام شد مشخص شد که 88درصد کودکان و نوجوانان، شخصیت آرنولد شوارتزنگر را به سبب ایفای نقش اش در فیلم ترمیناتور که مملو از صحنه های خشن است می شناسند. نکته جالب دیگری که تحقیق یونسکو بدان اشاره می کند آن است که نیمی از خشونت های به تصویر کشیده شده در بازی های رایانه ای توسط نقش های مثبت این بازی ها رخ می دهد. این عمل با وجاهت بخشیدن به خشونت و به نوعی تشویق مخاطب به خشونت، زمینه های بروز نگرش ها و رفتارهای خشونت آمیز در کودکان و نوجوانان را فراهم می سازد.
بسیار بدیهی است که صحنه های خشن در فیلم های تلویزیونی، سینمایی و بازی های رایانه ای، عملکرد مغز کودکان را تحت تاثیر قرار می دهد که منجر به تغییرات رفتاری خاصی در آنها خواهد شد.
5- پورنوگرافی الکترونیک: دستیابی به تصاویر و فیلم های غیراخلاقی به خصوص برای کودکان و جوانان در بزرگراه اطلاعاتی یا اینترنت از مباحث بسیار جدی و نگران کننده ای است که خانواده ها و سایر اقشار فرهنگی و فرهیخته جوامع را به چالش کشیده است. این موارد ضد فرهنگی و ضداخلاقی الکترونیک که تنها در اینترنت شامل ده ها میلیون صفحات الکترونیکی است، کانون خانواده ها و در راس آن کودکان و جوانان را هدف خود قرار داده است.
6- اعتیاد الکترونیک: تحقیقات و آمار نشان می دهد که الگوهای رفتاری اعتیادگونه در بین کاربران دائمی اینترنت وجود داشته و بی وقفه بر تعداد آنها افزوده می شود.
نگران کننده ترین جنبه اعتیاد به اینترنت، آسیب دیدن کودکان و نوجوانان است که آنها را با ایجاد جذابیت گوناگون در کام خود فرو می برند.
بدین ترتیب کودکان و نوجوانان به راحتی به سوی بازی های چند نفره (Group Games) و حتی بخش های مبتذل آن کشیده می شوند. اعتیاد به اینترنت ساعت های بسیار زیادی از طول شب و روز این قبیل افراد را به باد نیستی داده و آنها را به ولگردی الکترونیک و گشت و گذارهای بی هدف (Surface) می کشاند. کارشناسان استفاده غیرطبیعی از اینترنت را اصطلاحاً اعتیاد به اینترنت می نامند. علت اعتیاد به اینترنت در بسیاری از این افراد، دستیابی به راهی برای سرکوبی اضطراب ها و تنش های زندگی است. به گفته پژوهشگران درصد اعتیاد به اینترنت در افراد منزوی و همچنین افرادی که در ارتباط های اجتماعی و بین فردی خود مشکل دارند بیش از سایرین دیده می شود. برخی از علائم شناخته شده این اختلالات به شرح زیر هستند:استفاده از کامپیوتر برای خوشگذرانی، شادی یا وقت گذرانی، احساس افسردگی به هنگامی که از کامپیوتر استفاده نمی کنند، صرف زمان طولانی در شبانه روز با کامپیوتر، صرف هزینه زیاد برای نرم افزار و سخت افزار و فعالیت های مرتبط با آن بدون توجیه منطقی، بی توجهی نسبت به کار، مدرسه و خانواده.
خواسته و ناخواسته جوامع بشری در آینده ای نه چندان دور شاهد خانه های دیجیتالی خواهند بود. این پدیده نه قابل حذف است و نه امکان مقابله چکشی در قالب های رایج که منجر به پاک کردن صورت مسئله می شود راه حلی است اساسی. تنها باید شرایطی فراهم شود که فرهیختگان و متخصصین آن را بشناسند، تجزیه و تحلیل و آسیب شناسی کنند و آنگاه راهکارهای انسان محور ارائه نمایند
target="xml" content="namespace prefix = p /">?>
در 200 سال گذشته منافع توسعه صنعتی و فناوریهای پیشرفته جهان عمدتاً در خدمت کشورهای غنی بودهاست. نسبت کشورهای فقیر به ثروتمند در سال 1800 میلادی یک به سه و در سال 1990 به یک به 60 رسیده است. از سال 1994 میلادی فاصله دیجیتالی معیار تشخیص فاصله کشورهای فقیر و ثروتمند شدهاست که متاسفانه بسرعت در حال افزایش میباشد و این نگرانی زمانی افزایش مییابد که بدانیم نزدیک به 93 درصد کاربران اینترنت در20% ازکشور های غنی وجود دارند و تقریباً بیش از 4% از جامعه جهانی که درروستاها زندگی میکنند در آمارها دیده نشدهاند.
اگر تا دیروز آموزش تنها از معلمان و مربیان سود میبرد و کتاب بعنوان اصلیترین منبع اطلاعاتی در امر آموزش محسوب میگشت. امروزه آموزش با روش ها و ابزارها و محیط های جدید ارتباطی روبرو شده است. پیشرفت های اخیر در صنعت کامپیوتر و اطلاع رسانی؛ ورود و ظهور شبکههای اطلاع رسانی محلی، ملی، منطقهای و بینالمللی به ویژه اینترنت؛ چند رسانهایها، فنآوری های ارتباطی و اطلاعاتی، ابزارها و روش های جدید را پیش روی طراحان، برنامهریزان و مدیران و مجریان برنامههای آموزشی قرار داده است.
![](http://adishict.com/school/New%20Folder/images/Picture4.png)
![](http://adishict.com/school/New%20Folder/images/44.jpg)
1- می دانستی که خواب کمتر از 6 ساعت و بیشتر از 8 ساعت خطر ابتلا به دیابت را افزایش می دهد
2- کوسه دارای 3500 دندان می باشد که از هیچ یک از انها استفاده نمی کند
3- بدن انسان برای حفظ تعادل خود در حال ایستادن از سیصد عضله استفاده می کند
4- یک موش کور قادر به حفر تونلی به طول 9 کیلومتر تنها در یک شب می باشد
5- سرعت سریعترین حلزون 2,3 میلیمتر در ثانیه می باشد یعنی یک کیلومتر در پنج شبانه روز
6- بزرگترین مروارید دنیا 6و4 کیلوگرم وزن دارد این مروارید حدود هفتاد و یک سال پیش در فیلیپین از داخل یک صدف بسیار بزرگ در آورده شد. متاسفانه این مروارید گرد نیست
7- هزارپا ده هزار نژاد متفاوت دارد و جالبتر اینکه هیچ کدام هزار پا ندارند و بیشتر پا را یک نوع نژادی دارد که در کالیفرنیا یافت می شود تعداد پاهای آن به هفتصد و پنجاه تا می رسد
8- تقریبا نیمی از کل نشریات جهان در دو کشور آمریکا و کانادا منتشر می گردند.
9- تعداد سلول های گیرنده بویایی در سگهای معمولی یک میلیارد و در سگهای شکاری چهار میلیارد عدد می باشد
10- نوشابه های زرد رنگ زیان بارتر از نوشابه های سیاه رنگ هستند
11- در عرض بیست سال گذشته حوادث طبیعی چون زلزله و سیل یک میلیون و دویست هزار نفر را به کام خود کشیده و بد نیست این را هم بدانید که نود و نه درصد قربانیان در کشور های فقیر بوده اند
12- شش چپ اندکی از شش راست کوچکتر می باشد تا فضای کافی برای قرار گیری قلب فراهم آید
13- هر چشم مگس دارای 10 هزار عدسی می باشد
14- مقاومت موش صحرایی در برابر بی آبی بیشتر از شتر می باشد
15- جمعیت میمون های هند بالغ بر پنجاه میلیون می باشد
16- یک نوع وزغ وجود دارد که در بدن خود سم کافی برای کشتن دو هزار و دویست انسان در اختیار دارد
17- مهندسین در نظر دارند تونل زیر آبی بین لندن و نیویورک احداث کنند که مسافرت بین این دو شهر در کمتر از یک ساعت انجام بگیرد
18- 225 میلیون سال طول می شکد که کهکشان راه شیری یکبار دور خود بچرخد
19- به زودی کنترل هایی به بازار ارائه خواهد شد که کوکی هستند و بدون باتری کار می کنند با یک بار کوک کردن این نوع کنترل ها تا هفت روز بدون هیچ مشکلی کار می کنند
20- در هر ثانیه خورشید پانصد و چهل میلیون تن هیدروژن را به چهار صد و نود و پنج میلیون تن هلیم تبدیل می کند
21- پنجاه درصد از زنان سیگاری که به خاطر مضرات سیگار جان خود را از دست می دهند بر اثر حمله قلبی می باشد یعنی اینکه سیگار کشیدن فقط باعث سرطان نیست بلکه حمله قلبی ناشی از ان می باشد
22- برای تولید هر 1000 کیلوگرم کاغذ بازیافتی فقط حدود هزار و پانصد کیلو گرم کاغذ کهنه مورد نیاز است که با این شیوه نزدیک به 90 درصد در مصرف آب بیش از 50 درصد انرژی و 75 درصد آلودگی هوا کاهش می یابد
23- مساحت خلیج فارس تقریبا برابر با مساحت کرمان است خلیج فارس هشت هزار کیلومتر مربع بیشتر نیست.
24- اگر تار عنکبوت به کلفتی مغز یک مداد به هم تنیده شود می تواند سنگینی یک هواپیمای بزرگ بوینگ را تحمل کند
داستان کوتاه
دلایل اهمیت و فواید و ضرورت شورای معلمان در مدارس
چگونه اضطراب و نگرانی خود را کنترل کنیم
تمرکز هنگام مطالعه
با لکنت زبان چه کنیم؟
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 3
کل بازدید :306588
![تجربه های مدیریت راهنمایی فاطمیه](http://www.Parsiblog.com/PhotoAlbum/modiir/Thumb_59514.jpg)
این وبلاگ حاوی مقالات، تجربیات و نکاتی پیرامون مدیریت مدرسه و اجتماع می باشد. امیدوارم مورد استفاده سایرین قرار گیرد. هرگونه کپی برداری از مطالب این وبلاگ موجب امتنان است.
شورای عالی آپ [146]
پژوهشگاه وزارت آپ [163]
بانک اطلاعات آپ ایران [144]
سازمان آ پ استان یزد [720]
روابط عمومی آپ میبد [430]
وبلاگ آپ میبد [206]
[آرشیو(7)]