سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها! با رحمت خود که با آن، همه نیکی هارا برای اولیائت گِرد آورده ای و با آن، بدی ها را از دوستانت دور ساخته ای، مرا دریاب . [امام صادق علیه السلام]
تجربه های مدیریت راهنمایی فاطمیه
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار


  • با فکر کردن به باهوش‌ترین افرادی که می شناسید احتمالا چند خصیصه بارزشان را به خاطر می‌آورید؛ به احتمال زیاد این افراد با کمترین تلاش، بالاترین نمره‌ها را در مدرسه می‌گرفتند. آنها شغل‌های خوبی دارند ولی در ارتباط با همکارانشان موفق نیستند. و با اینکه دوستان زیادی دارند، ولی روابط جدی شخصی‌شان اندک است. حالا به چند نفر از موفق ترین افراد در زندگی تان و به خصیصه‌های مشترکی که آنها با یکدیگر دارند، فکر کنید. بی شک، دایره دوستان این افراد بزرگ و متنوع است. ارتباطات شخصی شان قوی و زندگی خانوادگی‌شان مملو از افتخار و کامیابی است. آنها نسبت به دیگران، حتی نسبت به کسانی که تازه ملاقات می‌کنند، علاقه نشان می‌دهند. آنها رضایت بیشتری از شغل خود دارند، احترام همسالانشان را برمی انگیزند و به خاطر خوب انجام دادن مسوولیت شغلیشان، از سرپرست خود امتیاز و ترفیع می‌گیرند. آنها عواطفشان بدون ریاکاری، احساساتشان بدون نخوت، و اعتماد به نفسشان عاری از هر خودنمایی است.

    تفاوت بین این دو گروه، تفاوت میزان IQ یا ضریب هوشی و چیزی است که EI یا <هوش هیجانی> نامیده می‌شود. هوش هیجانی شیوه‌ای پذیرفته شده برای ارزیابی موفقیت یک فرد است؛ شیوه‌ای که امروزه در آمریکا رو به گسترش است.

    هوش هیجانیEI
    به طور خلاصه باید گفت که تفاوت بین معلومات کتابی و مهارت در زندگی روزمره و ارتباطات افراد، در واقع همان تفاوت بین IQ یا ضریب هوشی و EI یا هوش هیجانی آنهاست. از اواسط سال‌های 1980 مطالعات روزافزونی در این مورد انجام می‌شود که هیجانات ما، و واکنش بعدی ما نسبت به آنها، چه مقدار در سلامت عمومی و موفقیت ما در زندگی نقش دارند و به خصوص در سال‌های اخیر این مطالعات به شدت مورد توجه قرار گرفته است. در واقع، مطالعات وسیعی انجام شده تا نشان دهد ضریب هوشی بالا به تنهایی لازمه موفقیت نیست. دکتر ریچارد بویاتسیز، استاد دانشکده مدیریت <ودرهد>(Weatherhea) در دانشگاه کیلولند، هوش هیجانی را <مجموعه‌ای از شایستگی‌ها و توانایی‌هایی می‌داند که ما را قادر می‌سازد تا کنترل خود را به دست گیریم و در مورد دیگران نیز آگاه باشیم.> به بیان ساده، هوش هیجانی استفاده هوشمندانه از هیجانات است، و در زمینه حرفه ای به این معناست که احساسات و ارزش‌های خود را نادیده نگیریم و تاثیرشان را بر رفتارمان بشناسیم.

    دکتر <بویاتسیز> می‌گوید: <برای پی بردن به شدت میزان هوش هیجانی، باید توجه کنیم که چقدر نسبت به دیگران دلسوز و حساس هستیم و همیشه در نظر داشته باشیم که بالاترین درجه همدلی، درک کردن افرادی است که مثل شما نیستند. ضریب هوشی ما حتی با روند بلوغ‌مان نسبتا ثابت می‌ماند، ولی هوش هیجانی می‌تواند قوی‌تر شود.>

    دکتر بویاتسیز می‌گوید: <بسیاری از مدیران و روِسا به آن چیزی که می‌دانند بهتر است، عمل نمی‌کنند و به این علت شکست می خورند.> وی همچنین اضافه می‌کند: <با اینکه برای کودکان، قوی‌تر کردن هوش هیجانی کار ساده‌تری است، حتی بزرگسالان هم می‌توانند هوش هیجانی را در خود بپرورانند. به عنوان یک بزرگسال، شکوفا کردن توانایی‌های شناختی مشکل است، اما شما در هر سن و هر مرحله‌ای از زندگی می‌توانید هوش هیجانی خود را پرورش دهید.> طبیعتا بهتر است که هر چه زودتر شروع کنید.

    هوش هیجانی خود را بیازمایید
    مایلید بدانید که هیجانات خود را چقدر هوشمندانه به کار می‌برید؟
    پاسخ‌های شما به سوالات زیر، به شما بینشی در مورد هوش هیجانی‌تان می‌دهد. این سوال‌ها، قسمتی از یک آزمون بزرگ است که به وسیله دکتر <ژان سگال>، روانشناس بالینی در جنوب کالیفرنیا و نویسنده کتاب <هوش هیجانی خود را با یک راهنمایی عملی بالا ببرید> تنظیم شده است.

    نکته مهم در این آزمون آن است که: 1-به سوالات، هر چه سریعتر پاسخ دهید 2- برای فکر کردن در مورد پاسخ، مکث نکنید 3- با کلمات هرگز، به ندرت، گاهی، بسیاری اوقات و همیشه، پاسخ دهید4- به سراغ سوالات قبلی نروید و آنها را تغییر ندهید.

    1- احساس کنار گذاشته شدن یا نادیده گرفته شدن، مرا اذیت می‌کند.
    2- وقتی کاری انجام می‌دهم که از آن شرمنده‌ام، آن را می‌پذیرم.
    3- اینکه رفتار یک غریبه با من دوستانه نیست مرا ناراحت می‌کند.
    4- می‌توانم به ضعف‌هایم بخندم.
    5- به خاطر اشتباهاتم بسیار ناراحت می‌شوم.
    6- می‌توانم بدون احساس گناه معایبم را بشناسم.
    7- وقتی کسی نسبت به من خشمگین می‌شود تمام روزم خراب است.
    8- تصمیم گرفتن برایم عذاب آور است یا از آن سرباز می‌زنم.
    9- هیجانات شدید افراد دیگر باعث می شود احساس کنم کنترلی بر امور ندارم.

    بنا بر نظر دکتر سگال؛ اگر به سوالات فرد، پاسخ <هرگز> یا <به ندرت> و به سوالات زوج، پاسخ <همیشه> یا <بسیاری اوقات> داده باشید. هوش هیجانی شما <به اوج ظرفیت خود نزدیک شده است.>
    در اینجا تمرین ساده‌ای توسط دکتر سگال پیشنهاد شده تا از <یک روش ارتباطی بر پایه تفکر به جای روشی که احساسات هم در آن دخیل است> استفاده کنید. برای بیان یک عقیده محکم، به جای اینکه بگویید؛ <من فکر می‌کنم...> عبارت <من احساس می‌کنم...> را به کار ببرید. دکتر سگال می‌گوید: <به این ترتیب عبارت ما معتبرتر و متقاعد کننده‌تر خواهد بود، و احتمالا کمتر به نظر خواهد رسید که چیزی می‌گوییم که خود اعتقادی به آن نداریم... و به این ترتیب ما را از اشتغال ذهنی در مورد نگفتن آنچه که باید می‌گفتیم و یا گفتن آن به صورت دیگر، رها می‌کند.>


    فلاح ::: چهارشنبه 86/9/14::: ساعت 10:50 عصر
    نظرات دیگران: نظر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 17
    بازدید دیروز: 17
    کل بازدید :303208

    >>اوقات شرعی <<

    الکسا


    >> درباره خودم <<
    تجربه های مدیریت  راهنمایی فاطمیه
    فلاح
    این وبلاگ حاوی مقالات، تجربیات و نکاتی پیرامون مدیریت مدرسه و اجتماع می باشد. امیدوارم مورد استفاده سایرین قرار گیرد. هرگونه کپی برداری از مطالب این وبلاگ موجب امتنان است.

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    تجربه های مدیریت  راهنمایی فاطمیه

    >>لینک دوستان<<

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<