برنامهریزی آموزشی، برنامهریزی درسی و طراحی آموزشی از مفاهیم عمده در ادبیات آموزشی است. آنچه در پی میآید مروری دوباره برتعاریف این سه مفهوم و چگونگی تعامل آنها با یکدیگر است.
از آنجا که برنامهریزی، راه و روشی برای هدایت منظم فعالیتهای انسانی برای اهداف و مقاصد مشخصی است و به تعبیری دیگر نقشه راه برای رسیدن به مقصود و جهتگیری منطقی برای فعالیتهاست منطقاًَ لازم است از نیازها و انتظارات، شرایط و امکانات، منابع و تجهیزات و همچنین موانع و محدودیتها اطلاعات جامع و دقیقی جمعآوری کنیم و برای تحقق اهداف مورد نظر، مناسبترین و مؤثرترین راهبردها را پیشبینی و توصیه نماییم.
برنامهریزی آموزشی که طبعاً به برنامهریزی در حیطه آموزش و پرورش میپردازد، موضوعات اساسی چون هدفهای غایی و کلی با توجه به فلسفه آموزش و پرورش، نیازها، امکانات، منابع و محدودیتها و موانع و همچنین راهبردهای لازم برای رفع نیازها را دارد. تعریف یونسکو از برنامهریزی آموزشی، عبارت از برداشت علمی و منطقی برای حل مسائل آموزشی است. از این تعریف نتیجه میگیریم که برنامهریزی آموزشی، فرایندی است مستمر که به صورت مجموعهای متشکل و کلی، مجموعه خواستهها و انتظارات و مسائل آموزش و پرورش یک کشور را براساس تدبیری راهبردی و عملی هدایت میکند. درونداد این فرایند، شامل کلیه نیازها اعم از نیاز فردی و اجتماعی، اولویتها، اهداف و مقاصد براساس سیاستها و خط مشیهای مورد نظر، امکانات لازم اعم از مالی و مادی و انسانی، اطلاعات و دانش کمکدهنده وسایل و ابزارهای لازم برای تحقق هدفهاست.
فرایند این کل، خود، مجموعهای از اعمال، فعالیتها، کوششها و تلاشها در قالب برنامهها، طرح، راهبردها، فنون و تجارب متفاوت و متنوع است و بالاخره برونداد این فرایند صلاحیتها، تواناییها و انتظارات مورد نظر در نظام کلی آموزش و پرورش است. بدیهی است که برنامهریزی آموزشی، خود دارای سطوح گوناگونی است که ممکن است از سطح بسیار کلی مجموعه نظام آموزش و پرورش کشور تا سطح بسیار خرد مانند مدرسه را تحت پوشش خود قرار دهد. برنامههای بلندمدت و میانمدت و یا کوتاهمدت، سطوح دیگری از این نظام را در بعد زمان نشان میدهد. هر گونه دانش و اطلاعات، نظریه، راهکار و یا راهبردهای مشخص در این چارچوب، ممکن است به روشنتر شدن مسائل این حیطه از نظام آموزش و پرورش کمک کند و وسیله و راهنمایی برای اصلاح، رشد و افزایش کیفی فعالیتها در این زمینه قرار گیرد.
از طرف دیگر، حیطه کار برنامهریزی در تهیه و تدوین محتوای آموزشی برای فراهم آوردن زمینه و امکانات لازم برای برآورده شدن انتظارات آموزشی، یا بروندادههای نظام برنامهریزی آموزشی است. از طریق مجموعه فعالیتهای هدفدار و مبتنی بر نیاز و متکی بر روشهای مناسب است که میتوان به نظریات و نقشه مشخص شده در برنامه آموزشی (طی فرایند برنامهریزی آموزشی) جامه عمل پوشاند. این مجموعه فعالیتهای هدفدار و نظاممند و روشمدار، خود، طی یک فرایند منطقی و منظم علمی، چارچوب محتوای آموزش در سطح برنامههای خرد و کلان آموزشی را طرحریزی میکند و چگونگی سازمانبندی محتوا را برای تحقق اهداف مشخص تعیین میکند. بدیهی است که برنامهریزی درسی در سطح کلان (یعنی دورهها و پایههای تحصیلی) تا سطح خرد (یعنی یک ماده درسی خاص) نیز دارای چنین چارچوبی است. در این حیطه، برنامههای درسی ویژه برای قشر خاصی از مخاطبان آموزشی، در هر دو سطح خرد و کلان ممکن است موضوعات مورد توجه باشند. مرور نظریههای برنامهریزی درسی به ویژه نظریههای جدیدتر و کاراتر، راهکارها و شیوههای اعمال نظریهها در محیطهای واقعی آموزش یعنی مدارس و کلاسهای درس، عوامل تشکیلدهنده محتوا، بحث تعادل روش و محتوا در برنامههای درسی، راهنمای تهیه و تدوین و یا تألیف محتوای آموزش در هر سطح، از طریق تهیه کتابهای درسی و کمک درسی، نقش روشهای یاددهی- یادگیری در تحقق اهداف، برنامهها و به ویژه جایگاه و تأثیر ارزشیابی در همان راستا، زمینههای عمده و مورد نظری است که انتظار میرود برای بحث و تبادل نظر و نقد و بررسی، با پیشنهادهای مفید و مؤثر فرهیختگان، کارشناسان و صاحبان علم و اندیشه مورد توجه قرار گیرد.
موضوع سوم در این ارتباط طراحی آموزشی است که جایگاه خود را با انتخاب یا ابداع روشها و گزینش یا تهیه و تدوین محتوا در هر یک از شرایط خاص (سطوح گوناگون برنامه) با هدف کمک به افزایش درجه تحقق هدفها و نیل به نتایج مثبت یادگیری مشخص میکند. از آنجا که از طریق طراحی آموزشی مناسب به بهترین وجه میتوان بر حصول نتایج مورد انتظار در برنامه امیدوار شد و به تحقق مقاصد و اهداف آموزش دل بست، هرگونه دانش و اطلاعات در زمینه چگونگی شکلگیری برنامههای کلان و یا برنامههای خرد با ارائه شیوههای اجرایی و عملی قابلیت اعمال دارد. بررسی درجه مفید بودن یا کارایی الگوهای متفاوت طراحی آموزشی و درسی، مقایسه تطبیق ساختار و سازمانبندی الگوها، روشهای طراحی و نیز شیوههای نقد و بررسی الگوها و ارائه هرگونه نظریه ابتکاری و نو از موضوعات ضروری و دارای اهمیت در این زمینه است.
مدیرانی که مشق می نویسند و مساله حل می کنند .
شما هم حتماً این جمله مشهور را که به ضرب المثلی تبدیل شده است ، شنیده اید (( مشق ننوشته غلط ندارند )) .
متاسفانه صدها مدیر در طول سالیان خدمت خود ، به استناد همین جمله مشهور ، به ظاهر غلطی ندارند ، زیرا مشقی ننوشته اند که غلطی داشته باشند وسال هاست که آسوده خوابیده اند وکوچک ترین خدمتی به خدا و خلق خدا نکرده اند . مدیرانی که از ترس غلط نوشتن و احیاناً نمره کم گرفتن ، مسوولیت ریسک جسارتی را به عهده نمی گیرند و آرام می آیند و آرام می روند که گربه شاخشان نزند ، حالا بماند که آیا اصلاً گربه شاخی دارد یا ندارد !
این مشق های ننوشته مدیران محافظه کار ، برای ملتی که یک انقلاب بزرگ را با امید به آینده یی بهتر آغاز کرد و 8 سال دفاع مقدس و محاصره اقتصادی را به جان خرید ، نه تنها امتیازی محسوب نمی شود ، بلکه ننگی است که او را از هر حرکت تازه و پیشرفت و توسعه باز داشته است . متاسفانه این مشق های ننوشته را جمله شعاری دیگر تکمیل کرده است . ((وقتی حل کردن مساله را بلد نیستید ، صورت مساله را پاک کنید )) بدین ترتیب ، توسط مدیران سنتی ، ترسو و محافظه کار ، چه فرصت های گرانقیمتی که هدر نشده است و چه مساله هایی که به جای حل شدن ، به صورت کامل و در ظاهر پاک شده اند . به واژه ظاهر تاکید می کنم ، زیرا یادمان نرود که هرگز (( مساله )) یی را نمی توان به صورت ظاهری پاک کرد . وقتی (( مساله )) در جامعه یی به وجود آمد ، برای همیشه باقی می ماند . راه حل (( مساله )) حل کردن مساله است و گرنه مساله تا ابد در آن جامعه باقی می ماند ، ریشه می دواند ، چرکین می شود و بالاخره روزی ، در زمانی دیگر و این بار عمیق تر سر می زند ، می ترکد و عواقب وخیمی را به همراه می آورد . در جهان امروز و در دنیای ارتباطات اینترنتی ، پاک کردن صورت مساله و یا مشق ننوشتن از ترس خطا کردن ، راه حل های مناسبی نیست . جهان امروز ، جهان درک واقعیت ها ، استفاده بهینه از امکانات ، گفت و گو ، صحبت ، تساهل و تسامح است . دنیای دانش و استفاده از معلم است . معلمین در حوزه های سیاسی ، اقتصادی ، علمی ، فنی ، اجتماعی ، فرهنگی ، دینی ، هنری ، ورزشی ،ادبی و…. حضوری گسترده دارند . مشق های ننوشته شده را در لحظه تصحیح می کنند . تکنولوژی در جهان امروز ، امکان بازگشت به عقب ، انتخاب راهی تازه ، حرکت به سوی آینده یی بهتر را برای همه ، فراهم کرده است . در دهکده کوچک جهان امروز ، آشنا نبودن به زبان یکدیگر هم ، مانع و سدی برای کمک کردن به همدیگر نیست . در دنیای علم ، حل کردن مساله به صورت دسته جمعی و با مشاورت و یاری خواستن از دیگران امکان پذیر شده است تا از حرف های همدیگر در کوتاه ترین زمان آگاه شوند . از این فرصت تاریخی هر ملتی که داناتر و هوشیارتر باشد ، بهره بیشتری خواهد گرفت . باید مدیران جامعه را به ریسک پذیری و جسارت بیشتری دعوت کرد . از حرکت های جدید در جهت رشد و توسعه جامعه حمایت کنیم . امکان تصحیح مشقی را که می نویسیم برای نخبگان جامعه فراهم کنیم ، از اینکه دیگری غلط ما را بگیرد ، دل آزرده نشویم . دست مهربانی همه کارکنان ، همه مدیران میانی را با صمیمیت بفشاریم . ایران آینده متعلق به همه ما است ، رسیدن به قله های افتخار را با حرکت پرشتاب اما به دور از هیجان و با امکان ریسک و جسارت در عرصه هایی که نیاموخته ایم ، تجربه کنیم . استفاده از نیروهای جوان ، تحصیلکرده ، متخصص ، عاشق را با تجربه مدیران پرسابقه در هم آمیزیم و از این بیعت ، فرصت گرانقیمتی برای ملتی فراهم کنیم که همه ویژگی های رسیدن به اوج افتخار را در درون خود دارد . مردم ایران سزاوار زندگی بهتر هستند . منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس ، توسط مدیرانی شکل گرفته است که از نوشتن مشق نهراسیدند و صورت مساله را بخاطر مشکلاتی که در پی داشت پاک نکردند . دانش مدیران با تجربه و جسارت جوانان عاشق در هم پیچید و امروز شعله های آتش آن ، خلیج فارس را روشن کرده است و نوید از آینده یی بهتر می دهد .
با هم تکرار کنیم / نهراسیم / مشق بنویسیم
صورت مساله را پاک نکنیم / مساله ها را حل کنیم
میگویند اگر بهترین جای دنیا هم برای اوقات فراغت بروی، بعد از چند بار دلت زده میشود. اصلاً آب اوقات فراغت با تکرار توی یک جو نمیرود. برای همین، باید پیشنهادهایی بدهیم که تا اندازهای جدیدتر و خلاقانهتر باشند. ضمن اینکه باید به اولویتهایی هم که جوانان به آنها بیشتر احتیاج دارند (اولویتهای گردشگری، فعالیتهای فرهنگی هنری و مهارتآموزی)، بیشتر توجه کرد؛ و اما پیشنهادهای ما:
اصولاً سفر چیز خوبی است. اما سفرهای درونشهری از آن چیزهای خیلی خوب است؛ سفری که نه چندان وقتتان را میگیرد و نه چندان هزینهبر است. سفر در تهرانی که بیشتر از دود و دم و ترافیکش در عذابیم، میتواند فرصتی به وجود بیاورد که جنبههای مثبت شهر را هم ببینیم، طبیعتش را بشناسیم و با تاریخش آشنا شویم. آشنایی با تاریخ شهر، یک هویت خاص به عنوان یک شهروند به ما میدهد و این به بهداشت روانمان کمک میکند. پناه بردن به طبیعت هم به قول روانکاوان مثل پناه بردن به دامان مادر است و آرامشبخش. از امسال این طرح را میراث فرهنگی و شهرداری با اتوبوسهایی با طراحی ویژه انجام میدهند. این اتوبوسها شما را دو جور در تهران میگردانند: یا از 9 صبح تا 2 بعد از ظهر، یا از 9 صبح تا 7 شب. یک راهنمای تهرانشناس هم با شما میآید تا شما حسابی به اطلاعات عمومیتان در مورد شهر بیفزایید. ظاهراً بعد از این اتوبوسهای روباز، نوبت اتوبوسهای دوطبقه قدیمی تهران است که روی یک موتور نو سوار شوند و حس نوستالژیکتان را هم زنده کنند.
تورهای تهرانگردی هم انواع دولتی دارند، هم انواع غیر دولتی. اصلاً شما خودتان هم میتوانید با تشکیل یک گروه دوستانه تهرانگردی برنامهریزی کنید و حسابی جاهای دیدنی پایتخت را بگردید. برای درآوردن آمار این جاها، میتوانید هم پشت بعضی از نقشههای تهران را بکاوید، هم کتابچه کوچک دیدنیهای تهران را. از این لیست، یادتان باشد که برج طغرل، چشمه علی، دشت لار و گلابدره را فراموش نکنید.
شهرستانیهایی هم که مثل تهرانیها، گرفتاری ترافیک و دود و دم ندارند، میتوانند این کار را در مورد شهر خودشان خیلی راحتتر و با استفاده از وسیله شخصی یا یکی از دوستان انجام دهند.
2- سر زدن به کلاسهای مهارتهای زندگی
شاید بگویید تابستان و کلاس رفتن؟ ولی اگر بدانید چقدر جنس این کلاسها با آن کلاسهای خشک مدرسه و دانشگاه فرق میکند، حتماً به آن سری میزنید. در کارگاههای مهارتهای زندگی، نه به شما آشپزی یاد میدهند و نه درست کردن لولههای ترکیده را. قضیه خیلی جدیتر و البته جذابتر از این حرفها است. شیوههای صحیح ارتباط با دیگران، مقابله با افسردگی و اضطراب، شیوههای حل مسأله و تصمیمگیری، شیوههای جرأتورزی و آشنایی با تفاوتهای زن و مرد از انواع چیزهایی است که شما در این کلاسها یاد میگیرید. در شهرستانها معمولاً بهزیستی یا نهادهای زیر نظر بهزیستی این کلاسها را برگزار میکنند. در تهران هم فرهنگسراهای مختلف، از جمله فرهنگسراهای خانواده و نهادهای غیر دولتی، متولی آموزش مهارتهای زندگی هستند.
3- ساختن یک وبلاگ و وبگردی
نوشتن خوب است. نوشتن از دغدغهها، آرزوها و خاطرات روزانه، یکی از امکاناتی است که یک وبلاگ میتواند در اختیارتان بگذارد. شما میتوانید با یک نام مستعار هرچه در دلتان است را بریزید روی اینترنت و حسابی به قول روانشناسان، تخلیه هیجانی شوید. ضمن اینکه با خواندن وبلاگهای دیگران میتوانید با دغدغههای یک جمع دیگر هم آشنا شوید. فضای وبلاگها خیلی فعالتر از فضاهای دیگر اینترنت است و هنوز از چترومها سالمتر و هدفمندتر باقی مانده است. وبلاگها در ضمن میتوانند مجالی برای بروز استعدادهای نوشتاری و هنری شما باشند. طراحی یک وبلاگ مثل مرتب کردن یک اتاق به شما آرامش میدهد. اتاقی که هر روز میتوانید محتوایش را عوض کنید و به دیگران نشان بدهید. ضمن اینکه شما نیز میتوانید هر روز خاطرات، شعرها و داستانهای دیگران را بخوانید و از طراحی اتاقشان لذت ببرید. فقط یادتان باشد این خالهبازی از 4 ساعت در شبانهروز بیشتر نشود.
5- کتاب، کتاب و باز هم کتاب
همه نویسندههای ایرانی وقتی از خاطراتشان حرف میزنند، حتماً به خواندن کتاب در ظهرهای گرم تابستان اشاره میکنند. اگر خیلی حوصله دست گرفتن کتاب یا رفتن به کتابفروشی و کتابخانه را ندارید، میتوانید کتابهای الکترونیکی رایگان را دانلود کنید و بریزید روی هارد کامپیوترتان. اما اگر کامپیوتر ندارید، همین الان عضو یک کتابخانه عمومی شوید. اگر میخواهید حسابی از کتاب خواندن حظ ببرید، یک مجموعه طولانی مثل آشنایی با اساطیر کشورهای مختلف یا آشنایی با فیلسوفان مختلف را انتخاب کنید. اگر هم عشق داستانید، با یک رمان چند جلدی دست و پنجه نرم کنید: «در جستجوی زمان از دست رفته، مارسل پروست» میتواند باعث شود شما زمانتان را از دست ندهید. خواندن مجموعه آثار چخوف یا رمانهای داستایوفسکی هم حسابی تابستانتان را متفاوت میکند. اگر ایرانیخوانترید، رمانهای عامهپسند را بریزید دور؛ چون آخرش حس میکنید سر کارید. رمان برگزیده سال 85 «سرخی تو از من، سپیده شاملو» بود که واقعاً کتاب محشری است. اگر اهل هیچکدام از اینها نیستید، کتابدرمانی کنید لااقل! کتابهای روانشناسی الیس و بک میتوانند نظرتان را در مورد دنیا عوض کنند: «عشق هرگز کافی نیست»، «زندگی شادمانه» یا «از حال بد به حال خوب» را بگیرید دستتان و استارت بزنید.
اگر اصلاً حوصله کتاب خواندن ندارید، لااقل مجله بخوانید. همین کاری که الان دارید انجام میدهید!
6- فیلم دیدن به صیغه جمع
حتماً لازم نیست بروید سراغ فیلمهای تارکوفسکی و کیشلوفسکی و هیچکاک. قانون کپیرایت و کلوپ فیلم محل را بیخیال شوید و بروید از میدانهای اصلی شهر، یک عالمه انیمیشن بگیرید. اصلاً انگار ذات تابستان به کارتون بیشتر نزدیک است. میتوانید شکمتان را بگیرید و حسابی به بامزگیهای «گارفیلد 1 و 2» بخندید. توی «پینوکیو 3000» و «شنلقرمزی» دنبال نوستالژیهای کودکیتان بگردید و با «ماشینها» و «عروسی مردگان» با خلاقیت سازندگانشان حال کنید. خوبی این کارتونها این است که همه اعضای خانواده را میتوانید دور هم جمع کنید و با هم بخندید. فقط یادتان باشد که دوز خشونت این فیلمها زیاد نباشد. اگر هم واقعاً فکر میکنید اینها کارهای کوچک و بیارزشی است، بروید و یکسری 93 فیلمی از فیلمهای برتر دنیا را پیدا کنید و از اول تیر تا سی و یک شهریور بنشینید و تاریخ سینمای جهان را مرور کنید.
جستجو لابهلای کتابهای کتابخانه برای یافتن کتابی که در مورد راههای شیوع و شناسایی «ایدز» باشد، برای یک دختر 15 ساله جالب به نظر میرسید. شقایق یکی از سه دانشآموزی است که در کلاس خود برای اجرای طرح «مدرسه مروج سلامت» انتخاب شده است. او وظیفه دارد مطالب تازه و جدیدی را که برای دانشآموزان جذابیت داشته باشد، به صورت یک روزنامه دیواری تهیه تا از طریق آن بتواند همکلاسیهای خود را از عواقب مواد مخدر و ایدز آگاه کند.
اجرای این طرح در ایران به صدور بیانیه «اوتاوا» برمیگردد که در پایان یک نشست بینالمللی درباره ارتقای سلامت در سال 1986 میلادی شکل گرفت. این بیانیه بر تدارک محیط آموزشی و کاری امن برای دانشآموزان و کارکنان مدرسه و تبدیل مدرسه به محلی برای ارتقای سلامت و اقدامات اجرایی مرتبط، تأکید داشت. بدین ترتیب مفاد این بیانیه مقدمهای شد تا ابتکار جهانی سلامت مدارس در سال 1995 میلادی با هدف گسترش مدارسی که به ترویج سلامت میپردازند، تأیید شود چرا که پیش از آن سالها بود در مدارس دنیا چنین تجربههایی عملی میشد.
این طرح در ایران توسط دکتر «سیامک عالیخانی» و مهندس «عباس خالصی» و به سفارش وزارت آموزش و پرورش به مرحله اجرا درآمد که آنها نیز با گردآوری منابع و اطلاعات داخلی و خارجی، بررسی وضعیت موجود در مدارس و دانشآموزان، محتوای آموزشی کتابهای «مدرسه مروج سلامت» را طراحی کردند.
هر چند پیش از آن نیز طرحهای مشابهی در مدارس کشور به اجرا درآمده بود. طرحهایی مانند مدرسه جامعهنگر که هدف آن والدین، دانشآموزان و کارکنان مدرسه بود، گروههای بهداشت محیط، بهداشتیاران مدرسه، طرح کوتاهمدت آموزشی کودک به کودک با همکاری یونیسف و طرح توسعه ورزش و بهداشت که با طراحی مدرسه مروج سلامت بیشتر این طرحها در دل طرح جدید جا داده شدند.
از آنجا که امکان آموزش چگونگی پیشگیری از آسیبهای اجتماعی به همه اعضای جامعه وجود ندارد، دانشآموزان که رابط بین والدین و محیط آموزشی هستند بهترین راه آموزش خانوادهها به شمار میروند؛ زیرا آنها در یک گروه ساماندهیشده بدون نیاز به سرمایهگذاریهای مضاعف، امکان آموزش را فراهم میکنند.
متأسفانه هنوز خانوادههایی وجود دارند که دانستن برخی از حقایق و آگاهیها را برای فرزندان خود تابو میدانند. اما کنجکاوی نوجوانان و جوانان برای امتناع والدین از بازگویی حقایق معطل نمیماند. نادرستترین و خطرناکترین راه دریافت این دانستههای بهداشتی از زندگی که برای بسیاری از خانوادهها قباحت و ترس از بازگویی دارد، گروه همسالان است. گروه همسالانی که از خانوادههای مختلف با فرهنگهای گوناگون تشکیل شدهاند، بیشترین تأثیر را روی یکدیگر دارند. کارشناسان معتقدند برای جلوگیری از شیوع اطلاعات غلط و ناکافی درباره چنین مسائلی، بهترین راه آموزشهای رسمی و دستهبندی شده است. بدین ترتیب دانشآموزان میتوانند با به دست آوردن اطلاعات درست و کافی از ابتلا به بیماریهایی همچون ایدز، هپاتیت یا سوء مصرف مواد مخدر در امان بمانند.
در طرح مروج سلامت، علاوه بر در اختیار قراردادن اطلاعات از طریق بروشور، سیدی و کتاب به دانشآموزان و مربیان، والدین نیز کتابهای جداگانه با سرفصلهای مشابه دریافت میکنند.
سازمان بهداشت جهانی در بیانیه سال 1995 به موارد زیر اشاره کرد: سوء مصرف دخانیات، ایدز (HIV)، پیشگیری از بیماریهای انگلی رودهای و پیشگیری از آثار مضر آفتاب که دکتر عالیخانی با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی، بومی، فرهنگی و مذهبی ایران طرح مروج سلامت را برنامهریزی کرد که در آن پیشگیری از رفتارهای خشونتآمیز، رفتارهای پرخطر منجر به ایدز، سوء مصرف مواد مخدر و دخانیات، از اهداف اساسی طرح مروج سلامت بیان شده است. به طور مثال در کتاب ویژه دبیران و والدین، علاوه بر ارایه تاریخچه هر یک از این آسیبهای اجتماعی، راههای شناسایی و پیشگیری از آن نیز ارایه شده و در کتاب ویژه دانشآموزان با زبانی ساده و روان مهارتهای زندگی برای مقابله با خطرهای ممکن و پیش رو، آموزش داده میشود.
اما بیان این مطالب باید با ظرافت خاصی باشد تا برای دانشآموزانی که سن بلوغ خود را پشت سر میگذارند، جذاب باشد. پس ارایه آنها به کتاب یا حتی تهیه روزنامه دیواری محدود نمیشود. دکتر عالیخانی در این باره میگوید: این طرح طبق سه اصل افزایش مهارتهای زندگی، آموزش همسال به همسال و آموزش فعال عملی میشود او ادامه میدهد طبق مدل بوتوین افزایش مهارتهای زندگی در نوجوانان و جوانان مانند مهارتهای ارتباطی، احساس همدردی، تفکر انتقادی و خلاق و شناختن ارزشهای خود و خانواده تأثیر زیادی در کاهش آسیبهای اجتماعی در بزرگسالی دارد. این کارشناس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شیوه فعال را نیز بحث گروهی، اجرای سرود و نمایش و داستاننویسی عنوان میکند. «شقایق محمدی» نیز که در کلاس اول دبیرستان درس میخواند، در این باره توضیح میدهد: «از هر کلاس در مقطع دبیرستان، سه دانشآموز علاقهمند که در بین بچهها محبوبیت داشته باشند، انتخاب میشوند. سپس یک کلاس جداگانه برای آنها گذاشته میشود که در آن کلاس میتوانند تجربیات شخصی خود در زمینه آنچه در کتابها توضیح داده شده مثل ایدز، رفتارهای جنسی یا مواد مخدر را بیان کنند و مربی ضمن آموزش به آنها، راهنماییشان نیز میکند.»
او در ادامه میگوید: «بعد از طی این مراحل نوبت به ما میرسد. نمایندگان طرح مروج سلامت کلاسها، در ساعاتی مشخص آنچه را یاد گرفتهاند به همکلاسیهای خود منتقل میکنند. این انتقال ممکن است به شکل یک نمایش یا در قالب رد و بدل کردن خاطرات باشد. مدت زمان اختصاص دادهشده برای اجرای طرح مدرسه مروج سلامت، حداقل هفت ساعت از فرصتهای مدرسه و 15 ساعت از اوقات غیر درسی است و اجرای طرح، بیشتر بر شیوه «ایفای نقش» متکی است.
«محسن فریدی» مدیر کل دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و مواجهه با بلایای طبیعی آموزش و پرورش، تأثیر این طرح را در افزایش اطلاعات عمومی نوجوانان و جوانان برای مقابله با خطرهای موجود در این سنین مثبت ارزیابی میکند و میگوید: «تداوم و تقویت اجرای طرح مدرسه مروج سلامت، در دوره متوسطه باعث خواهد شد در درازمدت نوجوان و جوانی وجود نداشته باشد که از عواقب سوء مصرف مواد مخدر، رفتارهای خشونتآمیز و ایدز باخبر نباشد و بدین ترتیب گام بزرگی در حفظ سلامت جامعه گذاشته میشود.»
آغاز اجرای این طرح در سال تحصیلی 2-1381 بود. بدین ترتیب در این سال1200 مدرسه در سراسر کشور که در مجموع 53.585 دانشآموز را شامل میشد، تحت پوشش طرح مدرسه مروج سلامت قرار گرفت. این تعداد در سال تحصیلی 3-1382 به2500 مدرسه و 685.653 دانشآموز و در سال تحصیلی 5-1384 با توجه به کاهش بودجه 84 درصدی دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و مواجهه با بلایای طبیعی وزارت آموزش و پرورش، به 1225 مدرسه رسید.
فریدی درباره کاهش اعتبار این دفتر در سال تحصیلی جاری میگوید: «بودجه سال 1384 به 800 میلیون تومان کاهش یافته که با توجه به جمعیت 15 میلیونی دانشآموزان، سرانه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی برای هر دانشآموز حدود 30 تا 50 تومان است.»
او یادآور میشود که این در حالی است که سرانه پیشگیری از اعتیاد دانشآموزان جهان 200 برابر ایران و چیزی حولوحوش 12 دلار است.
با توجه به اینکه سن پرخطر برای سوء مصرف مواد مخدر و رفتارهای نادرست جنسی بین 15 تا 25 سال است، توجه به آموزش صحیح در سطح مدارس و افزایش بودجه برای انجام چنین پروژههای بلندمدتی لازم به نظر میرسد.
اما طبق آنچه گفته شد، تنها برخی از مدارس کشور برای اجرای این طرح انتخاب شدند. انتخاب این مدارس بر اساس اعلام داوطلبی مدیریت مدرسه، قرار گرفتن در مناطق پرخطر، وجود حداقل یک داوطلب برای اجرای طرح در مدرسه، وجود انجمن اولیا و مربیان فعال و وجود شورای مدرسه است.
«رضا.س» مدیر یکی از دبیرستانهای پسرانه جنوب استان تهران است. او میگوید: «مناطق جنوبی تهران بنا به دلایلی همچون وجود مهاجران کشورهای دیگر و همچنین در دسترس بودن مواد مخدر، یکی از مناطق حاد و پرخطر محسوب میشود. به این ترتیب که بسیاری از دانشآموزان در خانواده خود حداقل یک فرد معتاد دارند.»
او ادامه میدهد که اجرای این طرح حداقل به دانشآموزان مدرسه ما خیلی کمک کرده است. آنها پسرهایی در سن بلوغی هستند که هر آن ممکن است بنا به اجبار یا حتی کنجکاوی به مواد مخدر روی آورند و حتی گرفتار ایدز از طریق تزریق و استفاده از سرنگ مشترک شوند. اما طرح مروج سلامت به آنها اطلاعاتی داده است که تاکنون حتی دبیران ما نیز آن آگاهیها را به آنها ندادهاند.
این مدیر مدرسه همچنین یادآور میشود که کلاسهای توجیحی نیز در این زمینه با کمک انجمن اولیا - مربیان برای والدین دانشآموزان گذاشته میشود. البته هیچ وقت انتظار ما صددرصدی نبوده ولی آنچه نتیجه داده، رضایت والدین از اجرای این طرح بوده است.
به هر حال طرح «مدرسه مروج سلامت» یک طرح فوریتی نیست که در کوتاهمدت اثرات خود را پدیدار کند. این یک طرح ملی و درازمدت است که باعث فرهنگسازی و ارتقای آگاهیهای جامعه درباره آسیبهای اجتماعی موجود میشود.
شما تا چـه اندازه برای وقت خود ارزش قائلید؟ آیا از بـرنامه زمـانی مـشخصی برای به انجام رسـانـیـدن کـارهــای خود پیروی میکنید؟ یک عامل بسیار مهم در هر موفقیتی برنامه ریـزی صحیح و پیروی از یک برنامه زمانی مشخص برای نیل بـه اهداف مطلوب میـبـاشد. اکنون برای آنکه قادر باشید از وقــت خود به نحو احسن استفاده کنید نکات و راهکارهای زیر را در زندگی خود بکار بندید:
?- همواره فعالیتها و تکالیف روز بعد خود را از شب قبل برنامه ریزی کنید و کارهایی که باید به انجام رسانید را روی کاغذ یادداشت کنید.
?- سپس فهرست تکالیف و کارهای خود را اولویت بندی کرده و برای هر کدام از آنها ضرب العجل اجرایی منظور کنید.
?- همیشه کارهایی دشوار و پر دغدغه تر را زودتر از بقیه و یا درهنگامی که در بهترین شرایط جسمی و روحی میباشید انجام دهید. کارهای سبکتر را در هنگام خستگی نیز میتوان به انجام رساند.
?- امور با اهمیت اما ناخوشایند را به تعویق نیاندازید. هیچگاه کارها با به تعویق انداختن خوشایند تر نمیگردند.
?- هرگاه شروع به انجام کاری کردید سعی کنید بدون وقفه آن را به پایان رسانید.
?- مابین فعالیتها برای خود وقت استراحت نیز در نظر بگیرید.
?- مکالمات تلفنی خود را نیز از پیش برنامه ریزی کنید: سخنانی که میخواهید بیان کنید و یا اطلاعاتی که میخواهید کسب کنید را روی کاغذ یادداشت کنید.
?- همواره خود انگیخته باشید و با پشتکار کارهای خود را به پایان رسانده و مقهور موانع نگردید.
?- در هر زمان که تصور کردید کاری که در حال انجام آن میباشید عبث، بی فایده و غیر سازنده میباشد به محض دریافت دست از آن بکشید.
??- به خود و اولویتبندی که صورت داده اید اعتماد و ایمان داشته باشید و در هر شرایطی به آنها پایبند باشید.
??- اینکه وقت خود را صرف چه اموری میکنید را دقیقا مورد بررسی و نظارت قرار داده و در صورت لزوم یکسری تغییرات آگاهانه در رفتار خود پدید آورید.
??- همواره در زندگی فرد منظم و سازمان یافته ای باشید تا وقت خود را بیهوده صرف یافتن وسایل گم گشته خود نکنید.
??- برای وقت خود ارزش قائل باشید زمان هیچگاه به عقب باز نمیگردد.
??- به خاطر داشته باشید استرس و خستگی معلول کارهایی که به انجام رسانیده اید نبوده بلکه بیشتر از افسوس کارهایی که میتوانستیم انجام دهید اما انجامشان نداده اید نشات میگیرند.
??- به هیچ فردی اجازه ندهید وقت شما را تلف کرده وبرای خود مصروف دارد. برای خود مرز بندی مشخصی تعیین کرده و بیاموزید که در صورت لزوم با صراحت نه بگویید.
??- از تمام لحظات زندگی خود به نحو احسن استفاده کرده و سعی کنید از آنها لذت ببرید.
??- سعی کنید فرد خوشبینی باشید و همواره در انتظار رویدادهای خوشایند در زندگی خود باشید.
??- برای زندگی خود اهداف مشخصی تعیین کرده و برای دستیبابی به آنها تلاش کنید.
??- هنگام نیاز از فرد آگاهی راهنمایی بخواهید.
??- وقت کشها و یا هدر دهنده های وقت را به حداقل برسانید. آنها شامل موارد زیر میباشند:
? تلفنهای طولانی، بی هدف و غیر ضروری.
? بازدید کننده ها و میهمانان ناخوانده.
? پشت گوش اندازیها.
? گفتگوهای بی ثمر و یا نا مشخص.
? دانش فنی ناکافی و یا اطلاعات ناقص هنگام انجام کار.
? فقدان اهداف و اولویت بندیها و یا مبهم و گنگ بودن آنها.
? فقدان برنامه ریزی.
? خستگی و استرس.
? ناتوانی در نه گفتن.
? بی نظمی و نابسامانیهای فردی.
? تماشای تلویزیون. تماشای بیش از ? ساعت در روز برنامه های تلویزیونی معقول نمیباشد
صاحب دلی به مدرسه آمد ز خانقاه بشکست عهد صحبت اهل طریق را
گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود تا اختیار کردی از آن این فریق را
گفت آن گلیم خویش بدر می برد ز موج وین جهد می کند که بگیرد غریق را
آنچه در حیات انسانی حائز اهمیت است نیاز به همزیستی با یکدیگر و روابط انسانی است . روابط انسانی موهبتی است که در انسان به ودیعه گذاشته شده تا بتوانند یکدیگر را درک کنند و با هم زندگی کنند . روابط انسانی سرمنشأ رفع همه نیازهای انسانی است . در سایه ی روابط انسانی روان انسان ، تلطیف می یابد ، استعدادش می شکفد و به بار می نشیند .
تعلیم ، تغییر در رفتار است و مدرسه جولانگاه تغییر و تبدیل است . پایه و اساس تغییر هم عشق و محبت است که در روابط انسانی محقق می گردد . تا مدیر با معلم ، مدیر با دانش آموز ، مدیر با اولیاء و … رابطه برقرار نکند چگونه می تواند احساسات و عواطف خود را بدانها منتقل کند و موجب تغییر گردد ؟
از عوامل مهمی که بر روابط انسانی در آموزشگاه اثری غیر قابل انکار دارد شرایط و جو حاکم بر مدرسه است و مدیر به عنوان هماهنگ کننده ، در ایجاد جو مسئولیتی سنگین تر دارد .
روابط انسانی :
روابط انسانی به مطالعه راه های ایجاد زمینه ها و شرایط مناسب برای زندگی و رشد افراد می پردازد . محیط و شرایط مناسب به وضعیت و یا موقعیتی اطلاق می شود که در آن افراد بتوانند از طریق دست یافتن به نیاز های منطقی خود رشد کنند ، رشدی که در راستای فطرت آن ها ست . در نهایت ، استعداد و توانایی های بالقوه آنان را شکوفا می کند به طوری که با ویژگی های موجود زنده سازگاری داشته باشد .
جو :
«جو» مجموعه ای از حالات ، خصوصیات یا ویژگی های حاکم بر یک محیط یا فضای آموزشی مانند مدرسه است که آن را قابل اعتماد یا غیر قابل اعتماد ، جاذب یا دافع ، رعب آور یا آرام بخش ، بازدارنده یا محرک ، خلاق یا راکد و . . . می سازد و موجب می گردد ، مدارس یک مقطع تحصیلی ، با اینکه از یک دستورالعمل و آئین نامه آموزشی ابلاغ شده تبعیت می کنند دارای جوی متفاوت باشند .
مشاهده شده است عواملی مانند ویژگی های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، عمرانی و غیره در دو مدرسه نسبتاً نزدیک در یک مقطع تحصیلی کاملاً مشابهت داشته باشند لاکن جو حاکم بر آن ها متفاوت است . در بین دانش آموزان و کارکنان (معلمان و کادر اداری) و حتی اولیا اصطلاحاتی چون جو سالم ، جو ناسالم ، جو باز ، جو بسته ، جو مسموم و مانند آن مورد استفاده قرار می گیرد ، که به نوعی بر روابط انسانی حاکم بر مدارس حکایت میکند .
جو باز و سالم : جوی است که افراد در آن احساس آزادی می کنند و خود را در تصمیم گیری ها و سرنوشت مدرسه شریک می دانند . در این جو با اعتقاد به اجرای دستورالعمل ها و قوانین اداری شیوه های مناسب برای رشد آموزشی و تربیتی مدرسه اتخاذ می گردد . زمینه برای رشد استعدادها و خلاقیت افراد فراهم بوده و نوعی صمیمیت و احساس پشتیبانی و حمایت در محیط وجود دارد .
جو بسته و ناسالم : جوی ست که افراد از نظر فکری و رفتاری محدودیت هایی دارند بطوریکه در داخل مدرسه نمی توانند خارج از مرز های تعیین شده اظهار نظر و رفتار کنند . قوانین و دستورالعمل ها به صورت آزار دهنده و بازدارنده بر افراد تحمیل می شوند بطوریکه رنجش در افراد بوجود می آید . در این جو ، نه تنها خلاقیت و نوآوری افراد رشد نمی کند بلکه دردسر آور است . فرد خود را جدای از مدرسه می بیند و احساس حمایتی از آن در وی ایجاد نمی شود .
جو مسموم : جوی است که علاوه بر بسته بودن و عدم اعتماد ، افراد به یکدیگر مظنون هستند و به کنجکاوی در احوال یکدیگر می پردازند و ایجاد آسیب از سوی دیگران را احساس می کنند . آسیب پذیری عاطفی ، اجتماعی و روانی در چنین جوی بسیار زیاد است . بر چسب و تهمت زدن ، کاری رایج به حساب می آید و وحشت از حضور در محیط بر افراد حاکم می شود . نتیجه چنین جوی معمولاً خستگی ، فرسودگی و بیزاری در افراد است .
رابطه حسنه :
رابطه ی مثبت و هدفداری که با درک متقابل نیازها ، احساسات و عواطف یکدیگر با هم در تعامل بوده و از این رابطه نوعی احساس رضایت و خرسندی در افراد ایجاد می شود .
درک احساسات و بیان و انتقال آن دروازه ی برقراری رابطه انسانی است . چه بسا انسانهای خوش قلبی که توانایی بیان و انتقال احساسات خود را به دیگر افراد ندارند و در عوض انسانهای متظاهری که با بیان احساسات خود در برقراری رابطه موفق هستند .
بنابراین سنگ زیر بنای ایجاد روابط حسنه در یک محیط آموزشی ، شناخت نیازها و احساسات افراد و توانایی برای بیان احساسات متقابل و انتقال آن به افراد است . مدیر برای ایجاد جوی مثبت باید احساسات و عواطف افرادی که با آنها در ارتباط است را بشناسد و در روابط خود ، توجه لازم به آن احساسات را داشته باشد .
اصول مهم درایجاد روابط حسنه از سوی مدیر مدرسه :
1- مدیر باید سعی کند پس از شناسایی احساسات خود ، احساسا ت منفی و متعارض (احساس منفی مانند : احساس ترس ، گناه ، رنج ، پوچی ، عدم اعتماد ، دشمنی ، عدم پذیرش و احساس متعارض حالتی که فرد نمی تواند افکار و احساسات خود را یک سویه سازد . مانند : شادی و غم ، رضایت و عدم رضایت و غیره) خود را به طریق منطقی از بین ببرد و احساسات مثبت (مانند : امنیت ، شادی ، پذیرش ، اعتماد به نفس ، ارزشمندی ، محبت ، حق شناسی) را جایگزین آنها سازد و این اصل را بکار گیرد که تا «من» نگرش و احساس مثبتی به دیگران نداشته باشم نمی توانم با آنان رابطه برقرار کنم (اصل داشتن نگرش مثبت) .
2- مدیر باید به این اصل اعتقاد داشته باشد که انسانها در شرایط عادی و معمولی احساسات و عواطف خود را به همان شکلی به او منتقل می کنند که مدیر احساسات و عواطفش را به آنان منتقل کرده است (اصل تعادل مبادله) .
3- مدیر باید توانایی بروز یا توقف انتقال عواطف و احساساتش را آن گونه که بهترین نتیجه را بتواند بگیرد داشته باشد (اصل کنترل احساسات و عواطف) .
4- مدیر باید بتواند با بهره گیری از الفاظ ، کلمات ، جملات ، حرکات ، ایما و اشاره احساسات و عواطف خود را توصیف کند به طوری که طرف مقابل عواطف و احساسات مثبت مدیر را به خوبی درک کند . داشتن روحی لطیف و ستایشگر نسبت به انسان ها و همه مظاهر خلقت ، در تحقق این امر کمک می کند (اصل انتقال عواطف و احساسات) .
قوانین و فنون کلی در روابط حسنه :
قانون اول : با دیگران آن چنان رفتار کنید که مایلید با شما رفتار کنند .
انتظار گوش دادن ، بررسی مشکل ، رفتاری مناسب همراه با کرامت ، اغماض ، حداقل انتظاری است که در روابط انسان ها وجود دارد .
قانون دوم : قانون ناگزیری (چاره نداشتن)
انسان الزاماً نمی تواند همه چیز را به همان شکلی که خود می خواهد داشته باشد و یا آن را به هر شکلی که می خواهد تغییر دهد . با رعایت این قانون بجای گریز و فرار از امر ناخواسته بهتر است بگوئیم که چگونه می توان با وضعیت موجود ساخت و با او زندگی کرد و بالاخره چگونه می شود از او چیزی بهتر ساخت ؟
قانون سوم : قانون دوری از جدال و ستیزه
جدال و ستیزه حتی درگیری لفظی سبب از دست دادن حرمت ، ارزش و احترام هر دو طرف مجادله می شود که به سادگی نمی توان آن را جبران کرد . مدیر نباید در هیچ موردی اهمیت و ارزش خود را طوری دستخوش تهدید قرار دهد که ناچار شود برای حفظ آن با طرف مخالف به ستیز برخیزد . زیرا عاقبت الامر وضعی برای هر دو طرف بوجود می آید که عقب نشینی بدون از دست دادن احترام برای هیچ یک میسر نخواهد بود .
الف ـ عوامل ایجاد و تحکیم روابط انسانی از دیدگاه کیمبل :
- ایجاد جو اعتماد و اطمینان ، دوستی و محبت
- احساس آزادی بیان ، افکار و عقاید ، احساس تعلق به مدرسه
- راز داری مدیر ، اغماض از بعضی از خطاها
- رعایت عدالت در رفتار (تشویق و تنبیه) ، رعایت ادب و نزاکت ، طرز سخن گفتن
- احترام به افکار و احساسات فرد و شناخت احساسات و انعکاس درک احساس ، حفظ خونسردی و متانت در مسائل بحرانی ، مخصوصاً بحث های عاطفی
- از صمیم دل دلسوزی کردن ، سعی و کوشش برای بر آوردن نیازها و رفع گرفتاری های افراد
- برقرارکردن روابط غیر رسمی و صمیمی بر مبنای نقاط مشترک
- ایجاد محیط برای بروز و پرورش استعدادها و شکوفایی آنها
- کاربرد به جا و به موقع از قدرت و اختیار و دوری از افراط و تفریط در کاربرد آنها
- توانایی خود را به جای دیگران قرار دادن و درک مشکلات و مسائل از دید طرف مقابل
ب ـ علایم و نشانه های وجود اختلال در روابط انسانی :
- وجود بی نظمی و لاابالی گری ، عدم توجه و یا سرپیچی از قوانین و دستورات اداری .
- وجود بی تفاوتی نسبت به مدیر ، پیدایش گروه های مختلف با دید و نظرات متعارض
- عدم هماهنگی بین افراد مدرسه در رابطه با اهداف سازمان
- دلیل تراشی های بی مورد کارکنان ، وجود اشتباهات ، ضایعات ، حوادث در محیط کار
- وجود غیبت های غیر ضروری با تمسک به قوانین و یا تمارض ، افزایش نقل و انتقالات بی مورد
- عدم اعتماد نسبت به سازمان و مدیریت در مورد خیر خواهی نسبت به کارکنان
- وجود تملق ، چاپلوسی ، مبالغه و تظاهر ، وجود احساس خستگی و کسالت و عدم رغبت بین کارکنان
- وجود ترس از تنبیهات بزرگ و غیر منطقی به دلیل اشتباهی کوچک و غیرعمدی
- وجود دوگانگی در گفتار و کردار ، وجود غیبت و نفاق و رفتار منافقانه
- وجود گلایه بین کارمندان و کارکنان از مدیریت
- احساس عدم امنیت شغلی ، احساس عدم تعلق فرد به سازمان و سازمان به فرد
- احساس بی اهمیت بودن در سازمان و مؤثر نبودن و عدم مشارکت در تصمیمات
از اساسی ترین کارهای مدیر در راستای ایجاد جوی سالم و شرایطی مناسب ، ایجاد احساس خوشحالی و رضایت خاطر در معلمین (کارکنان) ، دانش آموزان و اولیا است .
راه ایجاد رابطه حسنه با معلمین (کارکنان) :
در این جهت توجه مدیر به موارد زیر معطوف می گردد :
احترام به شخصیت و افکار معلمین با تشکیل جلسات جهت بیان ایده و نظرات و جلب مشارکت آنان و تشویق آنها به فعالیت های اجتماعی در راستای ایجاد روابط نزدیک ، صمیمی و دوستانه . داشتن رفتار مناسب (با وقار ، متین و سنجیده در حد شأن جو تربیتی مدرسه و مورد قبول) ، توجه به مشکلات آنان و تلاش برای رفع مشکلات
راه ایجاد رابطه حسنه با دانش آموزان :
احترام به شخصیت دانش آموز به نحوی که در دانش آموز احساس تعلق و پذیرفته شدن ایجاد گردد . با هر دانش آموز منصفانه و عادلانه رفتار شود . دانش آموز احساس کند که مدیر و معلمان دوستان او هستند . دانش آموز بداند که احساسات و توانایی هایش مورد توجه مدرسه است .
راه ایجاد رابطه حسنه با اولیا :
مدیر با شناخت ارزش و نقش خانواده در شکوفائی استعدادها ، تربیت ، آموزش و چگونگی ارتباط آنها با مدرسه زیربنایی ترین گام را در ایجاد رابطه حسنه با اولیا بر می دارد . مدیر با شناخت ویژگی ها و خصوصیات اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی ، اخلاقی و فرهنگی جامعه و خانواده در جلب مشارکت اولیا ، با شرکت دادن آنان در وظایف ، مسئولیت ها و عملیات تلاش کند به طوری که نتیجه آن ، احساس تعلق و مؤثر بودن باشد .
در این مسیر نیز باید کلید اصلی ارتباط و حلقه اتصال خانه و مدرسه یعنی دانش آموز را دریافت . مدیر باید بداند که اصل اساسی استحکام رابطه با اولیا بر پایه پیوند های روانی ، عاطفی و فکری است . بیان احساسات مثبت و سازنده و دلسوزی نسبت به سر نوشت دانش آموزان و ایجاد نگرش مثبت در اولیا نسبت به مدیریت و مدرسه راهی مؤثر در برقراری روابط انسانی است .
داستان کوتاه
دلایل اهمیت و فواید و ضرورت شورای معلمان در مدارس
چگونه اضطراب و نگرانی خود را کنترل کنیم
تمرکز هنگام مطالعه
با لکنت زبان چه کنیم؟
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 28
کل بازدید :305460
این وبلاگ حاوی مقالات، تجربیات و نکاتی پیرامون مدیریت مدرسه و اجتماع می باشد. امیدوارم مورد استفاده سایرین قرار گیرد. هرگونه کپی برداری از مطالب این وبلاگ موجب امتنان است.
شورای عالی آپ [146]
پژوهشگاه وزارت آپ [163]
بانک اطلاعات آپ ایران [144]
سازمان آ پ استان یزد [720]
روابط عمومی آپ میبد [430]
وبلاگ آپ میبد [206]
[آرشیو(7)]