2- مشارکت فعال در یادگیری برای فعالیتهای عملی هیچ راهی وجود ندارد جز اینکه یادگیرندگان را از روی صندلیها بلند کرده تا به فعالیت بپردازند. در اصل تعلیم و تربیت یادگیری عملی، بسیار قوی و موثر است. هر چه آموزشهای عملی بیشتر باشند، علاقه دانش آموز بیشتر و یادگیری هم بهتر خواهد بود.
3- نشاط در یادگیری برخلاف بعضی نظرها که اعتقاد دارند برای یادگیری باید سختگیری صورت گیرد، باید این واقعیت را پذیرفت که تفریح و سرگرمی و بازی در جریان درس معجزه میکند. البته مسلم است که منظور تفریح و سرگرمی است که به درس مربوط باشد.
4-ایجاد تعامل اجتماعی انسانها موجوداتی اجتماعی اند و دوست دارند که با یکدیگر تعامل داشته باشند. بیشتر کلاسها پر از ردیف صندلیهایی است که خلاف خواسته دانش آموزان است. محیطی خلق کنید که در آن امکان تعامل و تبادل افکار وجود داشته باشد. معلم دانا صحبت کردن خود را به حداقل و صحبت کردن یادگیرندگان را به حداکثر میرساند.
5- حمایت از طریق همکلاسیها بهترین کار برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان این است که از آنها بخواهیم در یادگیری مطالب درسی به یکدیگر کمک و یاری برسانند.
6- پیوند دادن مهارتها و مطالب جدید با مهارتهای قبلی این کار توانمندیهای آنها را تقویت میکند. هنگام معرفی مهارتها و یا دانش جدید، آنها را با مهارتها و دانسته های قبلی ربط دهید. همچنین انتظاری را در دانش آموز به وجود آورید که آنچه اکنون یاد گرفته شده، در آینده کاربرد خواهد داشت. هرگز آموزش را به یادگیری مطالب فعلی محدود نکنید و حتما مطالب قبلا آموخته شده را دوباره گویی نمایید. بهترین راه برای آموختن مهارتهای جدید، تلفیق آنها با مهارتهای قبلی فراگیرنده است. این کار توانمندیهای فراگیران را تقویت میکند
7- برای فهم و درک مطلب، فرصت کافی ایجاد کنید یادگیری مستلزم زمان است و دستیابی به درک عمیق در زمان بیشتری تحقق مییابد. متاسفانه ما در آموزشهای گروهی اغلب عجله به خرج میدهیم و نمی گذاریم یادگیرنده درک بهتر و خوبی از موضوع داشته باشد. افزایش فرصت یادگیری موجب خوب فهمیدن درس و بالاتر رفتن انگیزه برای فراگیری آن مطلب و موضوع درسی میشود.
8- ایجاد فرصت تمرین و بازخورد بیشتر هر چقدر فرصت بیشتر باشد، زمان برای تمرین مطالب و برنامه های آموزشی بیشتر خواهد بود. باید به یادگیرندگان این مطلب را بفهمانیم که شما میتوانید این درس را یاد بگیرید و این یعنی ایجاد انگیزش.
9- بگذارید یادگیرندگان خلاقیت خود را نشان دهند در برنامه های آموزشی خود خلاقیت به وجود آورید. آموزش به این شیوه که این راه حل است و اگر این مسایل را با این روش انجام بدهید، بیشتر سبب بروز تفکر همگرا میشود و قدرت خلاقیت و تفکر واگرا که همه از آن برخوردارند، تقویت نمیشود و بروز نمیکند. سعی کنید با ارایه راه حلهای مناسب، تفکر خلاق را پرورش دهید. سعی کنید پرسش را با پرسش پاسخ دهید. به این ترتیب تفکر خلاق را پرورش خواهید داد
10- مطمئن شوید که یادگیرندگان موفق میشوند هیچ چیز مانند موفقیت کارایی ندارد. آموزش فعال، فرصتهای بسیاری برای موفقیت یادگیرندگان پدید میآورد.
11- درس را با ارایه دلیل برای برانگیختن دانش آموزان آغاز کنید دانش آموزان واقعا به دلیلی برای انگیزش احتیاج دارند. سعی کنید به آنها بگویید که موضوع یا تکلیف درس برای چه چیزی خوب است. چگونه این موضوع یا تکلیف درسی میتواند آنها را برای انجام سایر چیزها آماده کند و چرا مهم و جالب است.
12- از تحسین کلامی و غیرکلامی استفاده کنید گفتن کلماتی مانند خوب، بسیار خوب، عالی است و نظایر اینها و یا با یک دست بر پشت فراگیر زدن، با سر تایید کردن، چشم بر هم زدن و... میتواند یک وسیله انگیزش قدرتمند محسوب شود.
13- گاهی کارهای غیرمنتظره انجام دهیداگر دانش آموزان درباره مشکلات یادگیری صحبت میکنند، ناگهان درباره مشکل یادگیری خودتان صحبت کنید. اگر شما خود به طور معمول سوال امتحان را تهیه میکنید، این دفعه از دانش آموزان بخواهید که سوال تهیه کنند و... این اتفاقات غیرمنتظره اثر جالب توجه داشته و آنها را به موضوع مربوطه درگیر می سازد. صحبتها و روشهای غیرمنتظره شما میتواند اثر جالب توجهی در یادگیری فراگیران داشته باشد
14- در مثالها از موارد آشنا استفاده کنید هنگامی که میخواهید مثالی بزنید، از مواردی استفاده کنید که آشناست. برای مثال بهتر است به جای اسامی گوناگون و ناآشنا، از اسامی دانش آموزان استفاده کنید یا عنوانهای کتابهایی که آنها خوانده اند، یا فهرست شرح حال افراد مورد علاقه آنها در ورزش یا هنر و غیره استفاده کنید. به یاد داشته باشید که آشنا بودن، معنی دار بودن و تداعیها میتواند یادگیری و یادآوردن را بهبود بخشد.
حرف آخر ما به عنوان معلمان و مربیان اگر مایل به بهره برداری از تواناییهای انسان هستیم باید بر انگیزش وجنبه های عاطفی آموزش تاکید بیشتری کنیم. ایجاد انگیزه در دانش آموزان یکی از مهمترین وظایف مربیان و معلمان است. در دنیای پرهیجان تعلیم و تربیت برای جلب توجه افرادی که آنها را آموزش میدهیم، فراهم آوردن محیطی سرشار از انگیزش امری لازم و ضروری است.
کاش بودم شعله تا شمع مزارت می شدم چلچراغ زائر شب زنده دارت می شدم
کاش بودم پرچم حاشیه دار ماتم ات تا که زینت بخش بزم سوگوارت می شدم
کاش بودم حلقه حلقه همچو زنجیر عزا بر کف دل بیقراری بی قرارت می شدم
کاش بودم خاک و می دادی بها بر من که من خاک پای ذوالجناح راهوارت می شدم
کاش می بودم سپر تا در هجوم تیغ مست مانع شمشیر خصم نابکارت می شدم
کاش بودم قطره آبی و از روی وفا شبنم لبهای خشک شیرخوارت می شدم
کاش بودم در شب شام غریبان تا که من پاسدار خیمه بی پاسدارت می شدم
3-2-1- هدفگذاری کنید
وقتی بتوانید به صورت مؤثرتر «نه» بگویید، وقت بیشتری برای تخصیص در دستیابی به اهداف شخصی خود دارید. اهداف، حوزه خیلی مهمی از مدیریت زمان شخصی هستند. اهداف به ما کمک میکنند که از طریق ایجاد کار برای ما و اجازه تمرکز بر تلاشهایمان، زندگی خود را سازماندهی کنیم. هنگام هدفگذاری خیلی مهم است آنها را واقعی و قابل دستیابی تعریف کنیم. با تنظیم اهداف از پیش، به خود اجازه میدهید که یک مسیر استراتژیک به سمت دستیابی به اهداف را برنامهریزی کنید.
اهدافی تعریف کنید که به سادگی قابل دستیابی باشند. وقتی به اهداف تعریف شده رسیدید، برای هدفی که مشکلتر است اقدام کنید. این فرایند را ادامه دهید تا اینجا که احساس کنید که اهداف شما نه آسان و نه دور از دسترس هستند. این فرایند کند است اما به شما کمک میکند که یاد بگیرید چگونه به صورت موفقیتآمیز به اهداف خود دست یابید. نباید انتظار داشته باشید که تمام انتظاراتتان یک شبه برآورده شوند چرا که یک فرایند تدریجی است.
3-2-2- اهداف خود را اولویتبندی کنید
وقتی اهداف خود را تنظیم کردید، باید آنها را اولویتبندی کنید. وقت گذاشتن و اولویتبندی اهداف در مدیریت زمان شخصی مؤثر حیاتی است. خیلی از ما از این مرحله میپریم اگر چه دوباره مجبور میشویم که برگردیم.
اهداف را به صورت روشن تعریف کنید و مشخص کنید که آنها چه هستند و چه اهمیتی دارند. اهدافی که اهمیت کم دارند میتوانند به تعویق بیافتند. اجازه دهید اقلامی که به توجه بیشتر نیاز دارند ابتدا انجام شوند. شما میتوانید یک فهرست از کارهایی که باید انجام دهید تهیه کنید و به هر یک از اقلام به نسبت اهمیت عددی اختصاص دهید یا اینکه فهرستی از اهداف اولویتبندی شده تهیه کنید. پیتر دراکر میگوید که «انجام دادن کارهای درست مهمتر از انجام درست کارهاست».
اقتصاددان ایتالیایی، ویلفردو پارتو، قانونی در اولویتبندی دارد. قانون پارتو میگوید که تقریباً 80 درصد نتیجه مورد نظر از بیست درصد تلاشهایی حاصل میشود که انجام میدهیم. برای اینکه کارهای خود را به صورت مؤثر اولویتبندی کنید، باید بیست درصد مهم را جدا کنید. وقتی کارهای مهم تعیین شدند شما میتوانید بر اقداماتی تمرکز کنید که بیشترین نتیجه مورد نظر را حاصل میکنند. هنگام تحلیل چگونگی گذراندن اوقات خود (بخش 2-1) متوجه خواهید شد که خیلی از اوقات شما صرف کارهای کوچک و ناچیز میشود. به همین دلیل توان شما صرف حوزههای اصلی و حیاتی که نیازمند تلاش بیشتر هستند نمیشود. قانون پارتو را برای اولویتبندی به کار برید و خواهید دید که زمان و اهداف تحقق یافته شما بیشتر خواهند شد.
3-3- تعلل
وقتی زمان مناسب صرف هدفگذاری و اولویتبندی کردید، میتوانید کارهای مورد نیاز هر روز را تعیین کنید. اگر کارها را در زمان موعد آنها انجام ندهید غیر مؤثر عمل کردهاید. تعلل چیزی است که اکثر ما با آن درگیر هستیم. اغلب نمیتوانیم به کل نتیجه مورد نظر دست یابیم زیرا به خاطر تعلل استرس به ما چیره میشود.
با تعداد زیادی از کارهای انباشته شده بر روی هم، سخت است که در انجام کارها تعلل نکنیم؛ خصوصاً برای کارهای بزرگتر که به زمان بیشتر از آنچه که شما دارید نیاز دارند.
وقتی با کار بزرگی روبرو میشوید آن را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید. تقسیم کار به کارهای کوچکتر این امکان را فراهم میآورد که اجزاء کوچکتر را بدون اضطراب انجام دهیم. بزودی در خواهید یافت که با انجام کارهای تقسیم شده، کل کار بزرگ انجام شده است.
3-4- مزاحمت کمالگرایی
وقتی هدفگذاری و اولویتبندی کردید، باید از چندین مسئله فرعی که بروز میکنند جلوگیری کنید. یکی از این مسائل تمایل شخص به کمالگرا بودن است. این نوع رویکرد میتواند تأثیر زیادی بر مدیریت زمان شخصی داشته باشد. توجه غیر ضروری به جزئیات باعث میشود که دیگر کارها را به تأخیر بیاندازید. ناتوانی در پاداش دادن به خودمان برای کارهایی که انجام دادهایم مسئله دیگری است که با آن روبرو هستیم. وقتی کاری را انجام دادید، شما باید به خود پاداش دهید. پاداش دادن به خود راهی برای ایجاد تعادل بین کار و تفریح است. اگر بتوانیم یاد بگیریم که بین کار و تفریح تعادلی برقرار کنیم زندگی سالمتر و شادتری خواهیم داشت.
3-5- وقت گذاشتن برای همسر
زندگی شخصی شامل چندین حوزه متفاوت است که باید در نظر بگیریم. یکی از این حوزهها وقتی است که با همسر خود میگذرانیم. این وجهی حیاتی از مدیریت زمان شخصی ماست زیرا خیلی از احساسات ما آن را دیکته میکنند. افرادی که وقت کافی برای همسرانشان تخصیص نمیدهند به خاطر دلایلی روابط خود را پرتنش درمییابند که میشد از آنها جلوگیری کرد. اغلب همسر خود را در انتهای فهرست اولویت قرار میدهیم زیرا عادت کردهایم فرض کنیم که به دلیل برنامه فشرده کاری، همسر ما عذر ما را میپذیرد.
چندین روش برای افزایش مدت زمان بودن با همسر وجود دارد. اگر مدت زمان کافی با همسرتان نیستید زمانهایی را برای تنها بودن با وی تخصیص دهید و با هم برای تماشای فیلم یا صرف شام بیرون بروید. روش دیگر رفتن به خرید با یکدیگر است.
3-6- کارهای مربوط به خانه
هر خانه تعداد زیادی کارهای متفاوت دارد که باید انجام شوند. این مسئولیتها میتوانند بار زیادی بر ما وارد کنند اگر برنامهریزی نشوند. با تعداد بسیاری از اولویتها در زندگی پیچیده امروزی، بیشتر مردم نمیتوانند وقت اضافه برای انجام کارهای خانه پیدا کنند. از آنجایی که خود نمیتوانید همه این کارها را انجام دهید، اگر امکان داشته باشد آنها را به فرزندانتان تفویض کنید.
3-7- وقت گذاشتن برای فرزندان
همه قبول دارند که قراردادن فرزندان در اولویتهای بالا همیشه ساده نیست. فرزندان وقت قابل ملاحظهای از شما میگیرند و لازم است که دیگر اولویتها را همراه با این موضوع برنامهریزی کنید.
میتوانیم وقت خود را با فرزندان بگذرانیم در حالیکه به اتفاق آنها کارهای خانه را انجام میدهیم. بچهها از مسئولیت لذت میبرند و قادرند که برخی کارهای خانه را انجام دهند. خیلی از مسئولیتهای داخل و خارج از خانه وجود دارد که شما به عنوان یک خانواده میتوانید آنها را با هم انجام دهید در حالی که با هم هستید. انجام برخی از کارهای خانه توسط فرزندان، استرس شما را کاهش میدهد. تفویض مسئولیت به فرزندان در سنین کودکی برای آنها سودمند است و مهارتهای مدیریتی آنها را برای سالهای بعد افزایش میدهد.
نقش شما به عنوان یکی از والدین فرزندان، فشار روحی و جسمی در مراقبت از آنها را به دنبال دارد. شما باید به اتفاق فرزندان به گونهای برنامهریزی کنید که این زمانها به حداقل برسند. شما میتوانید به فرزندان خود توضیح دهید که باید کارها و برنامههایی را انجام دهید و انجام ندادن آنها باعث میشود که به اهداف خود نرسید. فرزندان خیلی اهمیت دارند ولی باید به حجم دیگر کارها و مسئولیتها توجه داشته باشید.
3-8- مدیریت میز کار
آخرین و مهمترین وجه مدیریت زمان شخصی که مورد بحث قرار میگیرد مدیریت امور دفتری شخصی است. میز کار مهمترین چیزی است که همواره باید روزآمد نگاه داشته شود. برای موفق بودن، این موضوع باید جزو اولویتهای بالای شما قرار گیرد. بدین منظور ابتدا باید میز خود را سازماندهی کنید. با داشتن یک میز مرتب و تمیز شما میتوانید بهتر کارهای انجام نشده خود را پیدا کنید. وقتی کاغذهای شما مرتب شده باشند میتوانید کارهای مربوط به آنها را به بخشهای کوچکتر تقسیم کرده و جداگانه هریک را انجام دهید.
روشی که اتاق کار خود را براساس نیازها ترتیب میدهید کلید خبره شدن در انجام کارهایتان است. حتی اگر نیازهای شما در پایینترین حد لازم باشند، اقلام خاصی وجود دارند که به موفقیت شما کمک میکنند. اول باید بدانید که به چه مقدار فضا برای بایگانی و ذخیره احتیاج دارید. نباید اسناد و مدارک را روی هم بر روی میز انباشته کنید چرا که باعث میشود نتوانید به کارهای مالی و دفتری خود در زمان لازم بپردازید. از میزهای دارای چند کشو و فایلهای بایگانی میتوانید استفاده کنید.
متخصصین اعتقاد دارند که باید از یک صندلی مناسب استفاده کرد. نوع صندلی انتخابی باید بگونهای باشد که به شکل مناسب درآن جای گیرید. یک صندلی خوب طراحی شده باید قابلیت تنظیم داشته باشد بگونهای که با اندام شما تطابق یابد و این امکان را فراهم آورد که هنگام کار کردن موقعیت راحتی داشته باشید. پس از تنظیم، باید پشت شما را نگه دارد و فشار وارده بر شانهها، گردن و دستها را کاهش دهد. مطمئناً در این شرایط شما بهتر میتوانید بر کار خود تمرکز کنید.
بیشتر ما به میزان روشنایی اطراف خود توجه نمیکنیم. روشنایی مناسب، کارایی را بالا میبرد. سطح متفاوتی از روشنایی برای کارهای متفاوت لازم است. هنگام خواندن مدارک و نامهها نور باید به قدر کافی باشد تا به چشمان خود فشار وارد نکنید. اما هنگام کار با کامپیوتر نور باید به قدری باشد که انعکاسها و درخشندگیها به حداقل برسند.
ابزار غیر فنی زیادی وجود دارند که میتوانید در زندگی شخصی از آنها استفاده کنید. از یک تقویم دیواری با جدولبندی درشت استفاده کنید. بدین شکل میتوانید کل روزهای ماه را ببینید. حتماً دفترچه تلفن داشته باشید. از نرمافزارهای کامپیوتری نیز میتوانید استفاده کنید.
4- مدیریت زمان و کسب وکار
محیط کسب و کار امروز را میتوان با رقابت شدید و سخت آن توصیف کرد. در هر ثانیه از روز اختراعات جدیدی صورت میپذیرد و روشهای سنتی، طول عمر کوتاهتری پیدا میکنند. خبر تازه امروز، یک خبر قدیمی در فردا محسوب میشود و کسانی که با تغییرات پیش نروند عقب خواهند ماند. شما باید از تمام منابع موجود خود استفاده کنید تا با زمان پیش روید.
بزرگترین مانع موفقیت در این بازار، زمان است. با ساعات نامحدود روزانه میتوانستیم سرعت کار را به اندازه رضایتبخش پایین بیاوریم. متأسفانه زمان چیزی است که بشر نمیتواند آن را کنترل کند. به خاطر این شرایط غیرقابل کنترل، باید با زمان کار کنیم. درک محدودیتهای حاصل از زمان و منافع مدیریت زمان کمک میکند با زمان کار کنیم نه اینکه در مقابل آن قرار گیریم.
روشی که شما زمان خود را استفاده میکنید تعیینکننده موفقیت شماست. با این حال، فلسفه مدیریت زمان از فردی به فرد دیگر متفاوت است و مدیریت زمان برای شما باید بگونهای باشد که با کار شما مطابقت داشته باشد. در این بخش رهنمودهایی ارائه میکنیم که به شما در شروع سفر در مدیریت مؤثر زمان کمک خواهند کرد. این رهنمودها را به دقت بخوانید و آنها را بگونهای تطبیق دهید که نیاز شما را برآورده کنند.
4-1- مدیریت زمان در کار
رهنمودهای کلی که قبلاً گفته شد میتوانند در محل کار شما به کار روند. این رهنمودها مواردی شامل تحلیل روش گذراندن وقت، اولویتبندی فعالیتها و برنامهریزی است.
4-2- کار درست را در زمان درست انجام دهید
حتی با مدیریت مؤثر زمان هم در خواهید یافت که همیشه نمیتوان هر کاری را سر وقت انجام داد. اما کارهایی وجود دارند که باید سر وقت انجام شوند و کارهایی نیز هستند که میتوان به تأخیر انداخت. بر اساس رهنمودهای عمومی مدیریت زمان، یک فهرست اولویتبندی شده از کارها باید تهیه کنید. در سراسر روز کارهایی از فهرست را انجام دهید که بیشترین اولویت را دارند. این کار خیلی ساده است و به یک متدولوژی خاص نیاز ندارد در حالی که خیلی از ما کار درست را در زمان درست انجام نمیدهیم. انجام کارها براساس اولویت کمک میکند که کارها را خوب مدیریت کنید.
4-3- قبل از ترک دفتر فهرست کارهای فردا را مرور کنید
فهرست کار را بررسی کنید و کارهای انجام نشده را تعیین کنید. کارهای انجام شده را پاک کنید و کارهای انجام نشده را اولویتبندی کنید. هنگام اولویتبندی موضوعات اصلی، کارهایی که قرار است فردا انجام دهید را مرور کنید. برای مثال، اگر فاز دوم پروژه در دست را آغاز میکنید مستندات تعریف آن فاز را مطالعه کنید. این کار باعث میشود اقداماتی را که برای فاز دوم باید انجام دهید بیاد آورید. اگر با چند نفر کار میکنید، با آنها در مورد کار فردا صحبت کنید و مطمئن شوید که هریک میدانند فردا چه کاری باید انجام دهند.
4-4- ساعات اوج کاری خود را پیدا کنید
با استفاده از رهنمودهای ارائه شده در بخش 2، تعیین کنید که در ساعات مختلف روز چه احساسی دارید. این تمام تحقیقی است که نیاز دارید تا بتوانید ساعات اوج کاری خود را پیدا کنید. ساعاتی که بیشترین انرژی را داشتهاید، انگیزش بالا داشتهاید و تماماً متمرکز به کارتان بودهاید را بشمارید. این ساعات زمانی هستند که در آن باید مشکلترین کارهایتان را انجام دهید. از مزایای ساعت اوج کاری استفاده کنید.
4-5- از جلسات حداکثر استفاده را ببرید
برای برگزاری جلسه چهار نکته را باید در نظر بگیرید. اولین نکته این است که جلسه را هنگامی برگزار کنید موضوع آن اتفاق افتاده باشد. جلسات دورهای اغلب نیاز نیست اما اگر این زمان را تخصیص دهید با بحثهای مختلف پر میشود. بنابراین جلسات را براساس نیاز تشکیل دهید نه براساس قاعده. دومین رهنمود برای تشکیل جلسه تنظیم دستور جلسه است. دستور جلسه باید هدف جلسه و حوزه بحث را نشان دهد. حوزههای بحث باید اولویتبندی شوند. جلسات ساختیافته افراد را بر موضوع مورد بررسی متمرکز میکنند. این کار منجر به جلسات کوتاهتر و پربارتر میشود. توزیع دستور جلسه در زمان مناسبی پیش از تشکیل جلسه، به افراد این امکان را میدهد که خود را برای جلسه آماده کنند. این اقدامات باعث میشود که جلسات شما مؤثرتر و آموزندهتر شوند.
سومین رهنمود برای تشکیل جلسات تنظیم دقیق زمان جلسه است. ساعت تشکیل جلسه تأثیر زیادی بر خروجی جلسه خواهد داشت. برای مثال، اگر شما میدانید که افرادی در جلسه هستند که تمایل دارند جلسه را بیش از زمان در نظر گرفته شده ادامه دهند، زمان جلسه را برای پیش از نهار یا برای ساعت پایانی روز تنظیم کنید. این باعث میشود افراد انگیزه بیشتری برای تمرکز و توجه داشته باشند. نکته چهارم این است که جلسات را در ساعات غیرمعمول برگزار کنید اگر با تأخیر و کندی روبرو میشوید.
4-6- به صورت مؤثر تفویض کنید
تفویض زمان بیشتری ایجاد میکند. اما این کار همیشه به سادگی قابل انجام نیست. در حقیقت خیلی از افراد با تفویض کارها مشکل دارند. این به چند دلیل رخ میدهد. گاهی اوقات توضیح انجام یک کار به فرد دیگر بیش از انجام کار توسط خود طول میکشد. اما اگر آیندهنگر باشید متوجه میشوید که اگر یک وقت اضافی صرف کنید میتوانید در آینده نیز کار مورد نظر را تفویض کنید. دلیل دیگر عدم تفویض کمالگرایی است. وقتی تفویض میکنید به افراد اجازه میدهید که اشتباه کنند. اگر شما تحمل تصحیح اشتباهات را داشته باشید آنگاه افراد بیشتری یاد میگیرند که کار مورد تفویض را به صورت مناسب انجام دهند. دلیل آخر عدم تفویض ترس از کاهش قدرت است. این وجه از تفویض چیزی است که همه ما با آن روبرو خواهیم بود. به چیزی که از تفویض بدست میآورید فکر کنید نه به چیزی که از دست میدهید.
وقتی توانستید بر ترسهای خود از تفویض کردن غلبه کنید باید یاد بگیرید که چگونه به صورت اثربخش تفویض کنید. ابتدا تعیین کنید که چه چیزی باید تفویض شود. به فهرست اولویتبندی شده کارها نگاه کنید. این فهرست در تعیین کارهای نیازمند تفویض کمک میکند. سپس افراد توانا و مشتاق انجام کار انتخاب شده برای تفویض را انتخاب کنید. بیاد داشته باشید که کل کار را تفویض کنید. کار و چیزی که مورد انتظار است را توضیح دهید. قدم بعدی این است که اجازه دهید فرد کار را انجام دهد. کار را در زمانهای از پیش تعیین شده مورد بررسی قرار دهید. دائماً بالا سر کار نایستید زیرا این کار فقط عملکرد را کاهش میدهد.
4-7- میز خود را مرتب کنید
فردی که روی میز شلوغ و درهم برهم کار میکند به طور متوسط روزی یک ساعت و نیم دنبال چیزهای خود روی میز میگردد. عامل اصلی به هم ریختگی روی میز، کاغذ است. کاغذها باید دستهبندی و بایگانی شوند، یا به دیگر همکاران مربوط داده شوند یا دور ریخته شوند. نیازی نیست که انبوهی از کاغذ به مدت نامحدود روی میز باشد. بعد از مرتب کردن روی میز به سراغ کشوها بروید. مرتب کردن میز کافی نیست، هر روز آن را تمیز کنید. مرتب نگهداشتن میز هفت ساعت و نیم به هفته کاری اضافه میکند.
مربی،انسان را تربیت می کند وتربیت انسان کاری است ظریف،حساس ومتفاوت.ازآنجاکه انسان موجودی است باروحیه های گوناگون وظرفیتهای مختلف لذا لازمه تربیت چنین موجودی شناخت کامل وجامع او می باشد.
مربی موفق کسی است که تلاش کند ویژگیهای شناختی،روانی واجتماعی نوجوانان را در مراحل مختلف رشد بشناسد وبرقوانین حاکم برروحیات ونفسانیات آنان آشنا باشد.او باید کوشش کند تا احتیاجات اساسی ونیازهای ذهنی وعاطفی نوجوان را در دوره های مختلف رشد به خوبی تبیین کند وبا مشاوره ومساعدت گرفتن از کارشناسان بصیر وباصبور مؤثر ترین روشهای تربیتی را به کار بندد.چراکه بدون توجه به ویژ گیها ونیازهای زیستی،عاطفی، ذهنی واجتماعی نوجوانان وتشخیص تقدم وتاخر واهمیت وحساسیت این نیازها در شرایط وموقعیتهای مختلف وانتخاب مناسبترین راه قادر نخواهد بود نقش مؤثری در تربیت نوجوانان داشته باشد.
در این مرحله از دوران زندگی علاوه بر میل به تغذیه،استراحت،غریزه ی جنسی، شور و هیجان او به حدی می رسد که می تواند ارزش های مادی ومعنوی را درک کند و احساسات و عواطف شدیدی از خود بروز دهد.با مشکلاتی چون دوست یابی و معاشرت،دارا بودن دوستان ناباب و رفتارهای ناپسند، عدم اراده و قدرت تصمیم گیری روبرو می شود که تنها در سایه حمایت وروشنگریهای فردی دلسوز وآگاه بسلامت می گذرد.
نوجوان خوب می فهمد چه کسی خوب حرف می زند وچه کسی خوب عمل می کند هر گاه شخصیت مربی آمیزه ای از عطوفت ومحبت ومنطق واستواری باشد وبا صبوری واستواری،اعتماد به نفس، استقلال شخصیت نوجوانان راتقویت نماید آنها را به خویش متمایل ساخته است نوجوانان قلبا شیفته چنین مربیانی شده وبا آمادگی روانی بیشتری یادگیری کلامی و غیر کلامی را از گفتار ورفتار آنان خواهند داشت.
سفر پر خیر و برکت رهبر فرزانه انقلاب را در هفته ولایت به استان کویریمان گرامی می داریم.
رواق منظر چشم من آشیانه توست کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست
محفل از نور رخ او نورباران می شود هرچه غیر از ذکر یار از یاد رندان می رود
وعده دیدار نزدیک است یاران مژده باد روز وصلش می رسد ایام هجران می رود
آیا تا به حال احساس نکردهاید مانند خرگوش سفید در داستان آلیس در سرزمین عجایب هستید؟ ... همیشه در عجلهاید اما هرگز به آنچه که میخواهید نمیرسید. آیا شما هم ساعات طولانی کار میکنید ولی همیشه این حس را دارید که اهدافتان در حال گریز هستند؟
وقتی حمایت از کارکنان کاهش مییابد فشار کار هجوم میآورد و آنها مجبور میشوند سختتر، طولانیتر و سریعتر کار کنند. مدیریت زمان و رویه واگذاری بخشی از وظایف کاری به همکاران، دیگر یک موضوع تجملی نیست. این مهارتهای اساسی ابقاء شدهاند. افزایش معلومات و تجربیات و استفاده از روشهای مدیریت زمان باعث افزایش کارآیی و پیشرفت سریع و مستمر در محل کار میشود.
1-تعیین اهداف
قبل از این که بخواهید جزئیات مدیریت زمان را مشخص نمایید، میبایست به یک چشمانداز گسترده نگاه کنید. پایه و اساس کار داشتن یک شناخت صحیح از اهداف و اولویتهاست. سپس به جای آشفتگی و تغییر مسیرهایی که باعث میگردد از موضوع اصلی منحرف و در نتیجه ناامید شوید میتوانید فعالیتهای روزانه را برای پیشبرد اهداف تنظیم کنید. وقتی اهداف را مشخص میکنید ویژگیهای زیر را در نظر داشته باشید:
اهداف باید مشخص، قابل اندازه گیری، دستیابی و زمانبندی باشند.
اهدافی را مد نظر قرار دهید که شما را در حد اعلای انگیزهدهی قرار میدهد و امکان بروز قابلیتهایتان را فراهم میسازد.
ضروری است که از ابتدا با حس دستیابی به موفقیت شروع به فعالیت کنید و این امر تنها با تعیین اهداف در حیطه منابع، بودجه، چارچوب زمانی و محدودیتهای سازمانی امکان پذیر است.
اهداف بلند مدت (شش ماه تا یک سال)
اهداف میان مدت (یک تا شش ماه)
اهداف کوتاه مدت (روزانه، هفتگی، ماهانه)
سه هدف اصلی را در هر مقوله به ترتیب اهمیت بنویسید. برگه اهداف را در دسترس بگذارید و در آغاز و پایان هر روز کاری به آن مراجعه کنید. آیا وظایفی که به آنها معطوف شدهاید در راستای اهداف توضیح داده شده است؟ آیا کمک میکنند که به اولویتهایتان برسید و آنها را کامل کنید؟ همیشه کارهای اداری اضافی و غیرقابل پیش بینی که به طور خودکار سر میرسند وجود دارند. اما قسمت عمده روز کاری باید به فعالیتهایی که مربوط به اهداف است، اختصاص پیدا کند.
اگر میبینید بخش عمدهای از وقتتان صرف کارهایی میشود که در رسیدن به اولویتها کمک نمیکند یک ارزیابی مجدد و جدی ضروری است. به عقب برگردید و عواملی را که باعث اتلاف وقت میشود شناسایی کنید. راههایی را جستجو نمایید که این مزاحمتها را از بین میبرد و تلاش نمایید تا کارها را به صورت مناسب بین نیروهای کاری تقسیم کنید.
3- تحلیل عوامل اتلاف وقت
اغلب اوقات اتلاف کنندههای وقت، روز ما را به هم میریزند و مانع از این میشوند که ما روی اهدافمان تمرکز کنیم. در حالی که با ناامیدی احساس مینمایید در زمان گیر افتادهاید با یک یا چند تغییر ساده میتوانید عوامل اتلاف وقت را از بین ببرید. برای مدتی درنگ نموده و آنچه را که مهمترین استفاده از وقتتان به حساب میآید، بررسی کنید. سپس عامل ویژهای را که ممکن است در این استفاده ترجیحی از وقت دخالت کند، مشخص سازید.
مهمترین عوامل اتلاف وقت
جلسات غیر ضروری
میز یا محدوده کار نابسامان
تلفنهای غیرضروری
صرف وقت زیاد برای پاسخگویی به نامهها
دسته بندی اوراق بیش از یک بار در روز و صرف زمان طولانی برای سازماندهی آنها
مشکل داشتن با تکنولوژی(اختلال در کار کامپیوترها)
صرف وقت زیاد در ترسیم برنامههای کاری برای دیگران
اختصاص زمان طولانی به برنامه ریزی
اختصاص زمان طولانی به تحلیل اشتباهات
اختصاص زمان طولانی به پروژه مستندسازی
تلاش بیهوده برای جلب توجه دیگران به کارهای انجام شده
انجام کارهایی که میتوان به دیگران محول نمود.
انجام کار بدون بازده در اوج خستگی
تغییر برنامه زمان بندی سفرها
تغییر اولویتها به خاطر تغییر مدیریتها
لیست عوامل اتلاف وقت را بررسی و مواردی را که با آن مواجه هستید، علامت بزنید. سپس مهم ترین آنها را از 1تا 15شماره گذاری کنید. شماره1 نامناسب ترین وضعیت است.
شاید انرژی و حواس شما صرف جلسات غیرضروری و کارهای اداری بیپایان میشود. جلساتی را که باید در آن شرکت کنید، بررسی نمایید. بدون این فرض خودکار که حضورتان در جلسات مورد نیاز است، از مسئولان درباره نقشتان در جلسات سئوال کنید. خواهید دید که اغلب اوقات حضورتان ضروری نیست. هم چنین بپرسید آیا امکانش هست جلسات را بعدازظهرها برگزار کنند تا صبحها را برای کاری که فکر خلاق میخواهد، کنار بگذارید. به عنوان یک شرکت کننده فعال در جلسات دستور و اهداف جلسه را خواستار شوید.
ممکن است بخش عمدهای از وقت تان صرف خواندن و پاسخ دادن به نامه ها (به خصوص نامههای الکترونیکی) شود. از همکارانتان درخواست کنید که رونوشت همه نامهها را برایتان ارسال نکنند، مگر آن که اطلاعات آنها مستقیماً مربوط به شما باشد. هم چنین به آنها بگویید به نامهای پاسخ نمیدهید مگر این که واقعاً نیاز به پاسخ داشته باشد. پیشنهاد کنید فرستندههای نامهها بیشتر از جزئیات، روی محتوا و چارچوب زمانی برای پاسخگویی تمرکز نمایند و مهمتر از همه این که قاعدهای برای بررسی نامهها بگذارید. به عنوان مثال بیشتر از یک بار در روز سراغ نامهها نروید. البته در برخی مواقع این امر امکان پذیر نیست. اما این اصل را تعیین کنید تا مطمئن شوید که فرایند افکارتان دائماً با مانع مواجه نمیشود. گاهی اوقات سادهترین تغییرات یک اثر عمیق دارد.
3-2- کاهش وقفهها و نگهداری تمرکز با اجرای چند اصل ساده
تمام تماسهای تلفنی انجام شده را مرور کنید و برای پاسخگویی به آنها وقت مشخصی اختصاص دهید.
افراد را تشویق کنید که مسئله کاری خود را از طریق پست صوتی یا پست الکترونیکی با شما در میان بگذارند.
پیامهای کتبی و الکترونیکی را در یک محدوده زمانی مشخص بررسی کنید.
از افراد بخواهید که نامههای الکترونیکی غیر ضروری را برای شما نفرستند.
هر روز را با ملاقات کوتاه همکاران آغاز نمایید. سپس یک دوره کاری بدون وقفه داشته باشید و به افراد بگویید چه موقع در دسترس خواهید بود.
در مکالمهها با سماجت به مطالب اصلی بپردازید. به عنوان مثال با گفتن این عبارات «آنچه را که باید درباره آن بحث کنیم این نکته است» یا «یک مورد دیگر قبل از این که شما بروید» که نشان میدهد شما میخواهید گفتگو را تمام کنید.
افراد پرگو را با گفتن این عبارت متوقف کنید: «من چه کاری میتوانم برای شما انجام دهم؟»
یک شوخی کوچک را تجربه کنید: وقتی شخصی میگوید امکان دارد یک دقیقه وقتتان را بگیرم؟ بگویید حتماً و با خنده زمانسنج را برای اندازه گیری یک دقیقه تنظیم کنید.
از بهمن کاغذ فرار کنید.
3-3- برگهها و اسناد
بسیاری از اوقات اوراقی که دور و بر ماست مانع تمرکز بر روی اولویتها میشود. هیچ قاعده کلی برای این که چگونه اوراق را مدیریت کنیم، وجود ندارد. این موضوع بستگی به روش خود فرد دارد. بعضی از افراد اگر به وسیله مقدار زیادی از مواد خواندنی محاصره شوند احساس راحتی میکنند در حالی که افرادی هم هستند که تنها یک میز خلوت زمینه ساز افکار واضح آنها میشود. مهم است که از تمایل و سطح رضایت خود آگاه شوید و یک سیستم را برای سازماندهی اوراق توسعه دهید.
البته اگر وقت ارزشمندی را در جستجوی اسناد هدر میدهید و مجبورید بارها و بارها اوراق را تفحص کنید، اتخاذ یک روش جدید مورد نیاز است. این رویه را امتحان کنید: اگر تعیین محل سند بیش از چند ثانیه طول کشید، باید سیستم را تغییر دهید. به جای آن که اجازه دهید کارهای عقب افتاده اداری باعث ترافیک روی میزتان شود، هر قطعه کاغذ را ارزیابی کنید و مشخص نمایید که آیا باید آن را کنار بگذارید، از آن استفاده نمایید و یا فوراً آن را بایگانی کنید.
کمتوجهی به سیستم بایگانی مدارک میتواند شما را گرفتار سازد. اگرچه ممکن است شما برای بایگانی و دسترسی به مدارک به کارمندان اجرایی تکیه کنید، اما بهتر است یک سیستم مخصوص به خودتان داشته باشید. در این صورت اگر یکی از همکاران در دسترس نباشد، خود را در پیدا کردن سندی که به آن نیاز فوری دارید، ناکام نمیبینید. ضمناً همکارانتان را هم تشویق کنید که از یک رویه سیستماتیک برای تسهیل دسترسی و اجتناب از اتلاف وقت در جستجو برای بایگانی استفاده نمایند.
3-4- چند نکته برای بایگانی مدارک
اوراق را قبل از بایگانی کردن تاریخ بگذارید.
کاغذهای توده شده را بررسی نمایید، مواردی را که نیاز ندارید کنار بگذارید و مدارک اساسیتر را جایگزین آنها سازید.
پاکت نامههای باز نشده را که در رابطه با کار شما نیست دور بریزید مگر این که نشانی پستی آن مشخص باشد.
مدارک امور جاری را در قسمت جلوی قفسه پروندهها بگذارید.
پروندهها را درون هر مقوله به صورت الفبایی مرتب کنید.
چند سانتیمتر از فضای هر قفسه را خالی بگذارید. به قدری که به اوراق آسان تر دسترسی داشته باشید.
بر روی قفسهها برچسب بزنید.
پرونده کارهای در دست اقدام را نزدیک میزتان بگذارید.
هر گاه یک کاغذ از پروندهها بر میدارید روی آن یک علامت بگذارید تا بدانید که برگه بعداً باید بایگانی شود و یا از بین برود.
یک فهرست از پروندهها تهیه نمایید.
4- محیط کار مناسب
ممکن است ناگهان دریابید که تواناییهایتان در انجام وظایف کاهش یافته است و بعد از چند ساعتی که از زمان شروع کار میگذرد سردرد میگیرید. به محیط کار خود دقت نمایید. شاید وسایلی که با آن سر و کار دارید در وضعیت مناسبی نیست. به عنوان مثال نمایشگر رایانه هم سطح چشمتان نیست و...
برای ترویج خلاقیت و بهرهوری یک محیط راحت و سالم ضروری است. محل کارتان را بررسی کنید تا دریابید چگونه ممکن است سطح توان جسمی و ذهنی شما را در خود حل کند. وقتی که همزمان در حال کار با سند چاپی و رایانه هستید از یک نگهدارنده سند استفاده کنید. از خم کردن مچ دست به هنگام کار با رایانه و طبیعتاً ضایعات ناشی از آن خودداری نمایید. صفحه کلید را روی یک سطح که در زیر میز به صورت کشویی حرکت میکند قرار دهید. صندلی و پشتی آن باید راحت باشد و تحمل وزن و حرکات شما را داشته باشد. ترجیحاً از یک زیرپایی استفاده کنید. این مسائل بسیار ساده هستند، اما متعجب میشوید اگر ببینید و بشنوید چگونه افرادی که میتوانند پروژههای ذهنی شگفتانگیز اجرا کنند از اصول ابتدایی راحتی و آرامش غافلند.
5- کنترل زمان تلفن
قبل از تماس تلفنی این سؤالات را از خودتان بپرسید:
من به چه اطلاعاتی نیاز دارم؟
آیا این تماس سریعترین راه دسترسی به اطلاعات است؟
آیا یک نامه الکترونیکی موثرتر نیست؟
چگونه میتوانم این گفت وگو را کوتاه نگه دارم و به محور بحث اشاره کنم بدون این که صحبتها بدساخت و ابتدایی به نظر بیاید؟
برای این که یک تماس تلفنی مؤثر باشد یک فهرست اولویت بندی شده از مواردی که باید درباره آن بحث کنید تهیه نمایید. هر مطلبی را که فکر میکنید در طول مکالمه به آن مراجعه خواهید کرد در دسترس بگذارید. گفت وگو را با لحن ایجاز و اختصار شروع کنید. به عنوان مثال: «من نمیخواهم زیاد وقت شما را بگیرم» یا «من میدانم که هر دوی ما خیلی گرفتار هستیم».
وقتی که نمیدانید مستقیماً با شخص مورد نظر صحبت خواهید کرد یا نه، برای گذاشتن پیام برنامهریزی کنید. قبل از گذاشتن پیام یک نفس عمیق بکشید، سپس به صورت فشرده صحبت کنید. اگر شخصی که به او زنگ میزنید شما را نمیشناسد، ابتدا اسمتان را بگویید و اگر نام سادهای نیست آن را هجی کنید، البته به آهستگی، تا شخصی که به پیام گوش میدهد بتواند آن را بنویسد. نام محل کارتان را هم بگویید. سپس مهمترین مسئله را به طور سریع توضیح دهید. شماره تماس را دو بار ابتدا و انتهای مکالمه بگویید و اگر پاسخ نیازمند یک گفتگو است یادآوری نمایید که چه موقع در دسترس هستید.
6- واگذاری بخشی از مسئولیتها
بسیاری از افراد در صورت واگذاری کار به دیگران دچار آشفتگی میشوند. بدون محول نمودن بخشی از فعالیتها به دیگران هرگز نمیتوانید وقتتان را تحت فرمان داشته باشید. این رویه اجازه میدهد روز کاری را با تأکید بر اولویتها سپری نمایید. بدون اعتماد به دیگران در انجام کارها در جزئیات کم اهمیت غرق میشوید و قادر نخواهید بود انرژی و توانتان را به سمت اهداف هدایت کنید. چند مسئله اساسی وجود دارد که افراد را از اجرای این روش دور نگه میدارد. درباره موردی که مانع کار شماست فکر کنید:
مسئله اول: «هیچ کس وظایف را آن طوری که من انجام میدهم، انجام نمیدهد.» ممکن است این مسئله حقیقت داشته باشد که برخی از وظایف پیچیدهتر را شما انجام میدهید، اما احتمالاً این حقیقت ندارد که همه فعالیتهای شما در بالاترین حد پیچیدگی است. اگر غرورتان اجازه نمیدهد بپذیرید فرد دیگری میتواند امور محوله را بهتر انجام دهد، در نظر داشته باشید که ممکن است آن شخص وظایف را به قدر کافی رضایتبخش انجام دهد.
مسئله دوم: «هیچ کس مانند خود من این وظایف خاص را سریع انجام نمیدهد.» ممکن است این نکته هم حقیقت داشته باشد. اما اگر شخص دیگری میتواند وظایف را با توجه به فرجه زمانی تعیین شده به قدر کافی سریع انجام دهد و در روال جاری نگه دارد، پس میتوانید بخشی از مسئولیتها را به او بسپارید.
مسئله سوم: «اگر بنا باشد من مسئلهای را چند بار توضیح دهم، خودم آن را انجام میدهم حتی با سرعت بیشتر و بهتر». ممکن است اولین بار که میخواهید کاری را به شخص دیگری واگذار کنید، مجبور شوید آن را توضیح دهید. هم چنین امکان دارد مجبور شوید این کار را برای بار دوم، سوم و چهارم نیز تکرار نمایید. این رویه موقتی است و همکاران به تدریج کار را یاد میگیرند؛ تا حدی که نیاز به توضیح بیشتری نیست و شما هم در نهایت وقت خود را ذخیره میکنید.
با تقسیم بندی فعالیتها در سه سطح میتوانید یک روش کاری جدید در پیش بگیرید:
(1) وظایفی که مطمئن هستید فقط خودتان میتوانید آنها را انجام دهید.
(2) وظایفی که ممکن است شخص دیگری قادر به انجام آن در سطح قابل قبولی باشد، حتی اگر شما در انجام آن سریع تر و بهتر هستید.
(3) وظایفی که یقیناً فرد دیگر به خوبی شما قادر به انجام آن هست.
با محول نمودن وظایف سطح 3 شروع کنید. به تدریج میتوانید شخصی را برای انجام کارهای سطح 2 آموزش دهید. این کار باعث میشود وقت بیشتری داشته باشید و روی اولویتهایتان که وظایف سطح 1 است تمرکز کنید. واگذاری مسئولیتها را ضمن ارائه آموزشهای ویژه انجام دهید. سطح واگذاری وظایف بستگی به قابلیتها و تجربیات شخصی دارد که کار به او محول میشود. در کل صرف یک مقدار زمان بیشتر برای آموزش، وقت را برای تشریح مسائل و مرور بعدی آنها ذخیره خواهد کرد. مطمئن شوید شخصی که مسئولیتها را به او میسپارید در مورد مسائل ذیل اطلاع کافی دارد:
اهداف، اولویتها، فرصت زمانی، اهمیت کارها
نحوه اطلاع یابی از منابع و افرادی که میتوان در موقع نیاز به آنها مراجعه کرد.
به خاطر داشته باشید که انگیزه اصلی در واگذاری مسئولیتها به دست آوردن نتیجه مطلوب است. برای تقویت روحیه کاری، در محدودههای مشخص برای همکاران مسئولیتهای جدید تعریف کنید و به منظور نشان دادن اعتماد به تواناییهای ایشان، منابع و امکانات کافی برای انجام کار فراهم نمایید و یا توضیح دهید چگونه میتوانند به آن منابع دسترسی پیدا کنند. در مورد بازتابها و مسائل مربوط به کار سؤال کنید و صبور باشید. به کسی که مسئولیتی را واگذار نمودهاید زمان کافی بدهید تا سرعت بگیرد.
صرف وقت کم در آموزش زیانهای اساسی به همراه خواهد داشت. گاهی اوقات محول نمودن مسئولیت یک ذخیره کننده فوری وقت است و گاهی یک سرمایه گذاری درازمدت است. اما در نهایت صرف وقت بیشتر روی اولویتها و اهداف، همیشه یک سرمایه گذاری ارزشمند است و اصول هدایتی ذکرشده پشتیبان شیوههای مدیریت زمان است.
1- می دانستی که خواب کمتر از 6 ساعت و بیشتر از 8 ساعت خطر ابتلا به دیابت را افزایش می دهد
2- کوسه دارای 3500 دندان می باشد که از هیچ یک از انها استفاده نمی کند
3- بدن انسان برای حفظ تعادل خود در حال ایستادن از سیصد عضله استفاده می کند
4- یک موش کور قادر به حفر تونلی به طول 9 کیلومتر تنها در یک شب می باشد
5- سرعت سریعترین حلزون 2,3 میلیمتر در ثانیه می باشد یعنی یک کیلومتر در پنج شبانه روز
6- بزرگترین مروارید دنیا 6و4 کیلوگرم وزن دارد این مروارید حدود هفتاد و یک سال پیش در فیلیپین از داخل یک صدف بسیار بزرگ در آورده شد. متاسفانه این مروارید گرد نیست
7- هزارپا ده هزار نژاد متفاوت دارد و جالبتر اینکه هیچ کدام هزار پا ندارند و بیشتر پا را یک نوع نژادی دارد که در کالیفرنیا یافت می شود تعداد پاهای آن به هفتصد و پنجاه تا می رسد
8- تقریبا نیمی از کل نشریات جهان در دو کشور آمریکا و کانادا منتشر می گردند.
9- تعداد سلول های گیرنده بویایی در سگهای معمولی یک میلیارد و در سگهای شکاری چهار میلیارد عدد می باشد
10- نوشابه های زرد رنگ زیان بارتر از نوشابه های سیاه رنگ هستند
11- در عرض بیست سال گذشته حوادث طبیعی چون زلزله و سیل یک میلیون و دویست هزار نفر را به کام خود کشیده و بد نیست این را هم بدانید که نود و نه درصد قربانیان در کشور های فقیر بوده اند
12- شش چپ اندکی از شش راست کوچکتر می باشد تا فضای کافی برای قرار گیری قلب فراهم آید
13- هر چشم مگس دارای 10 هزار عدسی می باشد
14- مقاومت موش صحرایی در برابر بی آبی بیشتر از شتر می باشد
15- جمعیت میمون های هند بالغ بر پنجاه میلیون می باشد
16- یک نوع وزغ وجود دارد که در بدن خود سم کافی برای کشتن دو هزار و دویست انسان در اختیار دارد
17- مهندسین در نظر دارند تونل زیر آبی بین لندن و نیویورک احداث کنند که مسافرت بین این دو شهر در کمتر از یک ساعت انجام بگیرد
18- 225 میلیون سال طول می شکد که کهکشان راه شیری یکبار دور خود بچرخد
19- به زودی کنترل هایی به بازار ارائه خواهد شد که کوکی هستند و بدون باتری کار می کنند با یک بار کوک کردن این نوع کنترل ها تا هفت روز بدون هیچ مشکلی کار می کنند
20- در هر ثانیه خورشید پانصد و چهل میلیون تن هیدروژن را به چهار صد و نود و پنج میلیون تن هلیم تبدیل می کند
21- پنجاه درصد از زنان سیگاری که به خاطر مضرات سیگار جان خود را از دست می دهند بر اثر حمله قلبی می باشد یعنی اینکه سیگار کشیدن فقط باعث سرطان نیست بلکه حمله قلبی ناشی از ان می باشد
22- برای تولید هر 1000 کیلوگرم کاغذ بازیافتی فقط حدود هزار و پانصد کیلو گرم کاغذ کهنه مورد نیاز است که با این شیوه نزدیک به 90 درصد در مصرف آب بیش از 50 درصد انرژی و 75 درصد آلودگی هوا کاهش می یابد
23- مساحت خلیج فارس تقریبا برابر با مساحت کرمان است خلیج فارس هشت هزار کیلومتر مربع بیشتر نیست.
24- اگر تار عنکبوت به کلفتی مغز یک مداد به هم تنیده شود می تواند سنگینی یک هواپیمای بزرگ بوینگ را تحمل کند
داستان کوتاه
دلایل اهمیت و فواید و ضرورت شورای معلمان در مدارس
چگونه اضطراب و نگرانی خود را کنترل کنیم
تمرکز هنگام مطالعه
با لکنت زبان چه کنیم؟
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 10
کل بازدید :305324
این وبلاگ حاوی مقالات، تجربیات و نکاتی پیرامون مدیریت مدرسه و اجتماع می باشد. امیدوارم مورد استفاده سایرین قرار گیرد. هرگونه کپی برداری از مطالب این وبلاگ موجب امتنان است.
شورای عالی آپ [146]
پژوهشگاه وزارت آپ [163]
بانک اطلاعات آپ ایران [144]
سازمان آ پ استان یزد [720]
روابط عمومی آپ میبد [430]
وبلاگ آپ میبد [206]
[آرشیو(7)]